Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

وز درونش بر نیاید جز خروش الفرار

آقا چرا دقیقا همین امروز که من نیاز داشتم کسی خونه نباشه، مامانم باید بی کار باشه.

زد داغون کرد برنامه هامو. اگه بود تا الآن نصف کارام انجام شده بود، الآن نشستم خونه ببینم چه گلی بر سر بگیرم که سریع تر رها شم بدون سه شدن.

عح. خب حالا بهانه چی بیارم تا از دستش فرار کنم الآن؟

بذار بگم می خواستم یه کاری انجام بدم که با توجّه به واکنش های غریزی ش بهتره زیاد در جریان نباشه و حوصله ی توضیح دادن هم ندارم واقعیتش...

از صبح تا حالا هر بهانه ای می آرم هی می گه:" آره اتّفاقا اون ور هم یه کار دارم، هم مسیریم بیا ببرمت."

تک تک نقطه های تهران رو تست کردم، همه وری کار داره این. 

حالا در حالت عادی من باید بشینم تعداد باکتری های لای انگشتای پامو بشمارم اینقد که هیشکی به کفشش نیست، بعد امروز که برنامه داشتم اینجور. 

دیگه می خوام بهش بگم مادر من اگه قبرستون و بهشت زهرا امروز کاری نداری، من دیگه برم بی زحمت. 0-0


جم کنم برم دانشگا، به ما نیومده. 

نظرات 6 + ارسال نظر
Jud دوشنبه 20 آذر 1396 ساعت 09:49

خیلی «بپیچون!»شدی این ترما!:))))

کمال همنیشین در من اثر کرد وگرنه من همان کرم کتابی ام ک بودم.
خخخ.
راستش اینقدر ترم پیش هول زدم، الآن این ترم واحدی نمونده وردارم جود. خخخ. بهشته بهشت. موندم ترمای بعد چه جور باهاش کنار بیام اگه شبیه این ترمم نباشن!

نارنجی دوشنبه 20 آذر 1396 ساعت 13:22

کیلگ بیا به عنوان پیشکسوت یه کم منو روشن کن
عاقا من شنیدم میگن علوم پایه در حد کنکور سخته باید یه سال واسش خر زد
اونوقت تو چطور انقدر باهاش راحتی؟
بعد مگه علوم پایه بعد از ترم چهار نیست؟
شیوه نوین چهار ترمه شده دیگه
چطور واسه شما پنج تا شده آخه من شنیدم همه ی دانشگاه ها نوین شدن
و مورد آخر اینکه واحد زیاد برداری تا موقع علوم پایه کمتر دانشگاه بری خوبه؟
امضا:شخصی در شرف ترمولک شدن

بذار می آم جواب می دم به زودی. عفو کنی بابت دیلی داشتنم.
#
خب اومدم.
ببین کاملا مشخصّه این نظر شخصی در شرف ترمولک شدنه. :)))
ببین علوم پایه اصلا به اون ترسناکی نیس، الکی پیش داوری های ملّت رو نریز تو ذهنت. بذار خودت بیای و تجربه ش کنی کم کم.

والّا من بین دوستامم نمی بینم همچین خودکشی ای بکنن. البتّه اینا دیگه خیلی خر خونن باز به نسبت من بیشتر حرص می زنن. یکی شون دی روز بهم می گفت منم اگه همه ی ترما معدل الف شده بودم مثه تو غمم نبود درسم نمی خوندم. :))) کلا رمزش اینه که تو ول نکن درسو دیگه، متوسّط بخون. از همون ترم یک. خود کشی هم نکن. ولی ول هم نباش. تو همه ی چهار ترمی که وقت داری آهسته پیوسته در کنار بقیه چیزا حواست به درست هم باشه. خیلی راحت قبول می شی. آب خوردنی.

البتّه بهتر نیست من اوّل خودم قبول شم بعد نظرات گهر بارم رو شیر کنم باهات؟ اصلا بذا ما خر خودمون رو بکشیم بیرون فلن.خخخ.

و اینکه آره. کوفتتون شه. همینه اختلاف نسلا. شما ها گویا قراره که چهار ترمه باشین. طبق قانون جدیده، بچّه های مهر ۹۵ آخرین پنج ترمه ها هستن. من نمی دونم کدوم دانشگاهی، ولی هنوزم خیلی از دانشگاه ها هستن که بودجه بندی ها و برنامه ریزی هاشون بر خلاف بخش نامه اجازه نداده بهشون که ورودی ۹۶ ی ها رو چار ترمه کنن و هنوز رو سیستم قدیمن و پنج ترم.
ولی اگه ازین چهار ترمی ها قراره باشی بهت بگم دیگه گند خورده به تابستونت از همین الآن بابت علوم پایه. :دی
من خودم علوم پایه رو دوس داشتم. الآن خیلی حال نمی کنم با تموم شدنش. حوصله ی بیمارستان و استاژر اینترن شدن ندارم من که. به نظرم مفت خوری خوبیه دوران علوم پایه. انگلی طوری.

و در باره ی مورد آخر. خیر. لازم نکرده. با برنامه ی دانشگاه خودتون برید جلو جو گیر هم نباشید. خود دانشگاه ها عموما سعی می کنن ترم آخر رو سبک بدن بهتون.
کلا اینکه از بچّه ها خودتو جدا کنی فاز خوبی نیست. یه ورودی این تا تهش با هم می رین جلو تهشم با هم فارغ التحصیل می شین. تازه واحد اضافه برداشتن به همین مفتی نیست ک. از چند نفر باید تاییدیه بگیری. باید شرایطتت مثلا خاص باشه تا بهت واحد اضافه بدن. از طرفی زیاد برداری خصوصا تو ترم یک و دو که وارد نیستی پاره می شی پایه معدّلت یه وقت داغون می شه تا آخر فارغ التحصیلی باید زور بزنی پایه معدّل بکشی بالا که کار سختیه وژدانا!

پ.ن. آقا جدای از همه ی اینا! من دارم دررررررس می خونم. به چشم نمی آد؟ نگو اینجور. خیلی داغونه که. واقعا دارم می خونم!!! هی همه بهم می گن نمی خونی. شت. چه کار کنم؟ تف تو این آزمون. تازه می خوام رتبه هم بشم. اعتماد به سقف و کهکشانو بگیر برو بالا.

نارنجی شنبه 25 آذر 1396 ساعت 19:34

ممنون بابت راهنمایی

من نمیدونم درس می خونی یا نه
یعنی از اینجا معلوم نیست می خونی یا نمیخونی
میگم باهاش راحتی
یعنی حدس میزنم احتمالا اگه خودم بودم یا کلا وبم رو تخته میکردم مثل دوران کنکورم(حالا نه که وقت نداشته باشم آپ کنما)
یا اینکه همش آه و ناله می نوشتم
کلا تو هر پست ده دوازده خط فغان از علوم پایه بود
البته این شاید به استرسی بودنم مربوط باشه

ولی کیلگ قول بده اگه رتبه شده دقیق و مو به مو بیای بگی چیکارا کردی که رتبه شدی
رتبه شی فک کنم طرحت میوفته واسه بعد از تخصص
من همینجوریشم دوسال جا موندم حداقل اینجا جبرانش کنم

بازم سپاس :)

خواهش،
ولی آقا نمی شه اگه رتبه نشدم هم بیام مشاوره بدم؟ :دی من دلم لک می زنه واس مشاور شدن. سال کنکورم همه دوستام رفتن پشتیبان قلم چی خر شدن، من رتبه م داغون شد هیشکی آدم حسابم نکرد. :))))

خب من فک نکنم رتبه شم، کاشکی ک بشم ینی تلاشمو می کنم ولی خب من زیاد استعداد این رشته رو ندارم می دونی ک یه سری درسا رو که مثل جام زهر بالا می کشم فقط اینقدر که تنفّر دارم. کلا کار سختیه دیگه و یک ژانگولر هایی می خواد که خارج از توان منه. علاقه هم مهم ترین فاکتورشه که من ندارم ینی صرفا واسه جو رقابتش می خونم فاکتور علاقه رو ندارم. مثن این خوابگاهیامون صافمون می کنن اینقد که می خونن و از بچّگی هم آرزوی دکتر شدن داشتن ذوق می کنن با درس خوندنشون. من اینا رو ندارم. :-" القا هم نمی تونم بکنم به خودم.
ولی مشاوره رو دوس دارم بدم. که چه جوری با خودم بقیه رم بکشم ته چاه. :))))) بچّه ها پیش به سوی جهنّم،

رتبه شدن سخته دیگه کلا. شوما الآن داغی. ترم آخری که بشی هی با خودت می گی خدایا من فقط این انگلو پاس کنم، رتبه نمی خوام. :))))
حدودا شصت الی هفتاد نفر رتبه می شن. باید بین شصت هفتاد نفر اول پزشکی باشی ینی. به خودت می بینی؟
واسه دو در کردن طرح و سربازی راه های آسون تری هم هس اورنجی. :))))
ولی اگه به خودت می بینی از همین ترم اوّل با دقّت بخونی چرا که نه رتبه می شی. ولی خیلی خودتو خسته نکن ترم یک که بعد نفست ببره. ترم های اوّل بچّه ها به خودشون بی خود فشار می آرن واسه یه بیوشیمی مثلا و تهش ترم آخر نفسشون می بره کاملا بی خیال می شن. الآن منم نفسم بریده. مثل ما نباش. تفریحتو بکن، خوش هم بگذرون درسم بخون کنارش موفّق می شی.

نارنجی شنبه 25 آذر 1396 ساعت 21:42

من الان دانشگاه نرفتم کلی سوال دارم
خیالت راحت
وقتی برم انقدر میام ازت مشاوره میگیرم که کچل شی
ولی بعد از علوم پایه ت حتما یه پست پر و پیمون در موردش بنویس
اون راه های دیگه واسه دو در کردن طرح هم نمیدونم چیاس؟
اصا مگه راه دیگه ای هم هست؟

خدایا بش بگم یا نگم؟
خدایا؟!! :))))))
الآن دارم لبامو گاز می گیرم از خنده.

نارنجی یکشنبه 26 آذر 1396 ساعت 02:32

خدا خودش بهم رسوند :/
همچین گفتی راه های دیگه ای هم هست خخخخخخ

عه نه خدایا قبول نیس قرار بود من بهش بگم!!! [اخم و عدم رضایت]

خب علاوه بر اونی که خدا رسوند، بازم راه های دیگه ای هست. :دی

نارنجی یکشنبه 26 آذر 1396 ساعت 17:19

اگه راهی به جز اینا هست که ساده تر هم باشه بگو
http://tbzmed89.blogfa.com/post/766

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد