Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

بادبادک ها به هوا خواهم برد

آقا بیرون یک بادی می آد، مشتی.


بادبادک ها! باد بادک ها!


به جای خود...


از جلو نظام...


به چپ چپ...


به راست راست...


عقب گرد...


قدم رو...


پرواز...........!



# و شاعر جدید شناختم: پاییز رحیمی


.:. مرا رها کردی مثل بادبادک ها / اسیر بازی بی قید و بند کودک ها...


.:. و من با باد ها از یاد شب های جهان رفتم /  و از من هیچ جا یادی نشد حتّی به ماتم ها...


.:. واژه را جرئت فریاد شدن، آیا نیست؟ / یک جهان عربده در حجم دهان خوابیده ست...

.:. یک نفر سنگ در این برکه نمی اندازد؟ / دل من، زرد تر از برگ خزان، خوابیده ست...


شعراش تو پُرن واسم. 

و فرض کن طرف اسمش پاییزه. 

خدا! اسمش پاییزه. 

جالبه من نمی دونستم می شه پاییز رو به عنوان اسم انسان انتخاب کرد. یعنی حتّی اگه می خواستم به عنوان یک انسان تصوّرش کنم هیچ جوره دختر تصوّرش نمی کردم. یه مرد پیر قد بلند با بارونی قهوه ای و عینک ته استکانی بود برام که کف کفشاش برگ خشک خیس چسبیده. عصا هم داشت تازه پاییز من.


راستش شاعر مشهور شدن شانسکیه به نظرم. 

شعراش کم از فاضل نظری نداره واسم. 

حیفه خب. آدم غمش می گیره می بینه دنیا این قدر هردمبیله که تا الآن روحش هم از این همه شعر باحال خبر نداشته و بعد که می خونی به خودت می گی یعنی قبل از اینا هم من می تونستم زندگی کنم...؟

چرا این بانو مشهور نشده اون قدری که لایقش بوده؟ کی جوابگوئه؟ بیام ببافمتون؟

نظرات 7 + ارسال نظر
شایان پنج‌شنبه 11 آبان 1396 ساعت 20:08

پاییز باید یه پیر مرد با کله ی کچل باشه...بلند و تکیده...یه نیما یوشیج تقریبا...ولی این دختره..
جالب بود!
فاضل نظری واقعا شعراش خوبن و قوی ان ولی خب جهت گیری ۳۰ یا c ش خوب نیست. دوسش ندارم تو این زمینه.

آقا آفرین منم حرفم همینه. :-" دختر نیس.

ببین من شعرا رو وقتی می خونم دنیا رو دایورت می کنم، واسم هیچی شون مهم نیس. شعر شعره، سیاست خر کیه این وسط. ما فقط شعرشو می خونیم حال می کنیم باش، طرف آزاده هر جور اعتقادی که می خواد داشته باشه، همون طور من که خواننده شم آزادم و دارم.

یعنی از هر جناحی می تونی شعری پیدا کنی که به عرش برسوندت،
مثلا تو حتّی شعر های قزوه رو بخونی حتّی، شاهکاریه واسه خودش...

شایان پنج‌شنبه 11 آبان 1396 ساعت 21:36

گفتم که..شعرش عالیه ولی خب وقتی اولین بار تو هوم لیدری! دیدم طرفو داره شعره دردمندانه میخونه تاثیر منفی میزاره روم

هوم لیدری خیلی خوب بود.
وای. مغز خلّاق لعنتی. :)))))
یکی هست، حسین جنتّی، بشناسی ش احتمالا. ایشون تو هوم لیدری می رفت شعر چیزناک می خوند خود لیدر می موند توش. حس مبارزه می کنه با این کار. عقاید متفاوتن به هر حال...

عایدة پنج‌شنبه 11 آبان 1396 ساعت 22:16

پاییز اتفاقا یه دختر بیست یک دو ساله ی خیلیی اروم و درون گراست..

طرف درون گراست و می زنه یه تنه همه کرک و پر درختا رو می ریزه؟
یا خدا برونگراش چی می شه دیگه. :)))

شن های ساحل جمعه 12 آبان 1396 ساعت 00:37

اخ اخ پاییز از بس توی این کتابای مودب پور همه شخصیت های اصلی کتاب هاشو به دردناک ترین حالت توی پاییز کشت من فقط تصورم فرشته مرگه یا یه نفر سیاه پوش با یه تبر بزرگ. زن و مرد بودنش دیگه نمی دونم:)

وای مودب پورم خوندی تو؟ خوشم می آد به هر چیزی یه توک زدی. قابل ستایشه. مودب پورو می گن خیلی زرد و لوس می نویسه و سر همین حرفا منم نرفتم اصلا سمتش...
اسم رمّان رکساناش همیشه جذبم می کرد ولی. اگه بخوام بخونم یه روز، این رکساناشو اوّل می خونم.

پاییزت این شکلیه واقعا؟ آقا ترسناک. فرشته ی مرگت چه شکلیه پس؟ :(

شن های ساحل جمعه 12 آبان 1396 ساعت 08:40

راستش اون از نظر ادبی گفتم در حالت کلی اولین چیزی که با پاییز یادم می افته مادرم چون متولد پاییزه و اینکه خب حالا کادو تولد چی بگیرم براش:))))

عخی. به نظرم مادر پاییزی داشتن حس جالبی می تونه داشته باشه...
فرض کن...
خود ترکیب "مادر + پاییز"

عایدة جمعه 12 آبان 1396 ساعت 11:13

بعد یه پیرمرد میتونه یه تنه برگ درختا رو بریزه؟:)))))

فوت می کنه با دم مسیحایی ش برگا می ریزن.
سوال داشت این؟
برگ چغر هم باشه نیفته همچی با اون عصاش مثل فریزبی می زنه تو کمر درخته که پدر پدر پدر سوخته ش دربیاد.

شن های ساحل شنبه 13 آبان 1396 ساعت 23:53

http://uupload.ir/view/n7qd_comptine_d_amp_039_un_autre_%C3%89t%C3%A9_-_am%C3%A9lie_violin,_viola,_piano,_guitar_yann_tiersen_(192_kbps)_(emp3z.com).mp3
احساس من از پاییز ...:)

سرم درد می کرد. اینو دانلود کردم، آهنگ رو بلند گذاشتم کنارم. پشت پلکام به پاییز فکر کردم و فقط رفتم.
راستش سرم خوب شد.
ممنونم ازت.

من یان تیرسن خیلی دوست دارم. آهنگاش اذیتم می کنن. یه جور اذیتی که تلخه ولی می خوامش! دوست دارم بمیرم فقط با یک سری از آهنگاش.
احساست خیلی درسته واسه منم.

چند وقت پیش پیانو اومده بود زیر دستم... همین که خودمو به کشتن ندادم باش خیلیه. مقادیری از صداهای گوش خراش تولید کردم و توهم زدم یان تیرسنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد