Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

پستانکش را بدهید

یک طوری خسته ام از بچه بازی های شما آدم بزرگ های پارادوکسیکال  که اون سرش ناپیدا!

به قرعان ک همه تون مشکل روحی روانی دارید ما رو هم سابیدید تموم شد رف پی کارش.


یعنی من باید ناز نره خر سی  و اندی ساله رو هم بکشم! در این اشل از جنون.

حالمو به هم می زنه این دنیای مدرنتون. بابا بیا دو دیقه کلاسیک باش لعنتی.


بچه بچه بچه بچه بچه

از در و دیوار بچه ی لوس و ننر و تیتیش ریخته


به جرئت می گم هیچ کدومتون به بلوغ فکری نرسیدید هنوز، این قدر همه چی تون بچه بازی و اداست

زندگی تون از بیخ ادا اطوار و لوس گریه

برای نمایش زندگی می کنید نه بیشتر

من  یادم نمی آید هیچ وقت به عمرم از این قریشمال بازی ها درآورده باشم برای کسی والا


خب هر مرگی ت هست اون پنج گرم گوشت لعنتی داخل دهنت رو به حرکت دربیار بگو چه مرگته من که مفسر نیستم

انگار من بی کارم بیفتم دنبال سر این و اون ببینم چه مرگی شان کرده از آخرین بار که رفتارشان عوض شده

با اون زبان لعنتی تون دروغ می گید غیبت می کنید زخم می زنید تنها غلطی که نمی کنید استفاده ی اصلی اش هست


ناز مادر یک طور ناز پدر یک طور ناز ژ یک طور ناز ایزوفاگوس احمق یک طور ناز دوست ها یک طور ناز دختر ها یک طور ناز پسر ها حتی یک طور؟! عروس کشونه؟  چیه این دنیا همه ش باید ناز بکشی

حالم از این جامعه لوس بی منطق و فاقد قوه ی ثبات و تصمیم گیری به هم می خوره

بد ترین بی آدابی ها و بی مبالاتی ها را در می آرند به هیچ جاشون نیست

یکهو سر چیز های پوچ و مسخره که خودشان هم نمی دونند چیه ما هم نمی دونیم چیه آدم فضایی می شند

خودشون رو مثل خمیر مایه ی کیکی که داخل فر گذاشته باشی سفت می کنند

وازلین لازم ها



من قهر و این چرت پرتا حالیم نیس یا رو در رو می گی من از فلان اتفاق فلان رفتار آزرده ام یا اون قدر بچه ای که لیاقت ادامه دادن رو نداری و فعلا برو بزرگ شو چون واست وقت ندارم


یک مشت به قول فلور جنده ی توجه!!!


شیشه شیر بدم عمویی؟ موشوی اکوری پکوری.