Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Copacabana

   آیا شما هم مثل من آدم گنده حساب می شید؟

   عب نداره بابا، روز کودک درونتون مبارک. ^----^

[ الآن یکم بچّه بازی در بیارید تو این خط. هرکاری که دلتون خواست. من که دارم سعی می کنم مثل چندین سال پیش زبونم رو  بچسبونم به دماغم و الانم موفّق شدم. یوهو!]

   نمی دونم خیلی مسخره س منی که حتّی سنّ مامان یا بابام رو نتونستم به حافظه بسپرم تو  این نوزده سال، چه جوری این قدر خوب این روز رو توی ذهنم حک کردم ... شایدم به خاطر اینه که همیشه فوبیای آدم بزرگ بودن داشتم حتّی از همون بچّگیِ بچّگیِ فَندُقیّت. ولی خب دوسش دارم دیگه. روز کودکه. :)))

و اینم کادوی روز کودکتون عزیزان خاله شادونه. جی جی جی جینگ! [دیگه زیادی دارم به کودک درونتون حال میدم، نه؟ خخخ.]


Copacabana - Barry Manilow - direct download link

+رمزش خودمم! :{


   این آهنگ رو توی شهریور آپلود کردم. راستش اون موقع ها بود که  از توی فرندز گیرش آوردم.از اون موقع تا حالا دنبال یه زمان مناسب و وقت کافی می گشتم که انتشارش بدم و خب الآن بهترین زمان ممکن ه. یه تیکه ای از فرندز هست، این چند تا دوست به یه عروسی دعوت شدن و اونجا  ریچل سعی می کنه این آهنگ رو پشت میکروفون بخونه که البتّه همه ش رو جا به جا می گه و راس مدام تصحیحش می کنه. مال فصل یکش هست به گمانم. (گفتم شاید دوست داشته باشید بدونید کدوم قسمتشه... چون اگه خودم بودم قطعا اعصابم به هم می ریخت وقتی یادم نمی اومد!) به هر حال اینش زیاد مهم نیست. مهمّش واسه من این بود که به شدّت از ریتمش خوشم اومد.

   آره دیگه کلا من آدم ریتم پسندی ام. اوّلین بار که یه آهنگ رو گوش می دم شاید اصلا دقّت نکنم چی دارن توش می گن یا اینکه مفهومش چی هست و این صحبت ها. بیشتر دنبال ریتمش می رم به طور نا خود آگاه و اینکه ببینم به گوشم خوش می آد یا نه. بعد اگه خوشم اومد، تازه می ریم سراغ مفهومش. اون موقعی هم که این آهنگ به اندازه چند خط توی اون سریال خونده شد، ریتمش از تو کلّه م بیرون نرفت (گوشم رو گرفت - به تقلید از کنایه ی چشمم رو گرفت) و اصلا نمی فهمیدم حتّی چی داره می گه و  پدرم در اومد تا فهمیدم چی هست و از کجا می شه دانلودش کرد و چون آهنگ معروفی بود ده مدل از روش خونده بودن و ریمیکس زده بودن و بازم پدرم در اومد تا بفهمم کی اوّلین بار خوندتش و حالا برو دنبال لینک فیلتر نشدش بگرد و اونم که مال سال ها پیش بود و گیر نمی اومد و بگیرین تا تهش می رسین به لینک بالا. پروسه ی طولانی ای رو پشت سر گذاشتم ولی به شدّت راضی ام. حالا که مفهومش رو هم فهمیدم به شدّت حال می کنم با شنیدنش.

دوست دارم رو وبلاگم هم داشته باشم لیریکش رو (واژه ی لیریک معادل فارسی هم داره؟ دوست نداشتم تایپ کردنش رو!):


Her name was Lola, she was a showgirl
With yellow feathers in her hair and a dress cut down to there
She would meringue and do the cha-cha
And while she tried to be a star, Tony always tended bar
Across a crowded floor, they worked from 8 till 4
They were young and they had each other
Who could ask for more?

At the Copa (CO!), Copacabana (Copacabana)
The hottest spot north of Havana (here)
At the Copa (CO!), Copacabana
Music and passion were always the fashion
At the Copa... they fell in love.
#
His name was Rico, he wore a diamond
He was escorted to his chair, he saw Lola dancin' there
And when she finished, he called her over
But Rico went a bit too far, Tony sailed across the bar
And then the punches flew and chairs were smashed in two
There was blood and a single gun shot
But just who shot who?

At the Copa (CO!), Copacabana (Copacabana)
The hottest spot north of Havana (here)
At the Copa (CO!), Copacabana
Music and passion were always the fashion
At the Copa....she lost her love.
#
(Copa. . Copacabana)
(Copa Copacabana) (Copacabana, ahh ahh ahh ahh)
(Ahh ahh ahh ahh Copa Copacabana)
(Talking Havana have a banana)
(Music and passion...always the fash--shun)
#
Her name is Lola, she was a showgirl
But that was 30 years ago, when they used to have a show
Now it's a disco, but not for Lola
Still in the dress she used to wear, faded feathers in her hair
She sits there so refined, and drinks herself half-blind
She lost her youth and she lost her Tony
Now she's lost her mind!

At the Copa (CO!), Copacabana (Copacabana)
The hottest spot north of Havana (here)
At the Copa (CO!), Copacabana
Music and passion were always the fashion
At the Copa....don't fall in love.


   طبق ول گردی هایی که در رابطه با این آهنگ تو اینترنت انجام دادم، این کوپاکابانا یه قسمتی از شهر ریو دو ژانیروی کشور برزیله که یه ساحل خیلی مشهور داره. و خب آهنگش یه داستانی رو تعریف می کنه از گذشته و امروز یه دختری به اسم لولا. که توی یه بار رقاص بوده و عاشق یکی از پیش خدمت ها ی اون جا به اسم تونی بوده. یه روز تونی با یه پسر دیگه ی ریکو نامی سر لولا دعوا می کنن و ریکو می زنه تونی رو می کشه. بعدش یهو می ره رو سی سال بعد که لولا نشسته تو همون بار ولی این دفعه به عنوان تماشاچی رقاص هایی که جاش رو گرفتن در حالی که از تونی خبری نیست و خاطراتش از اون مکان داره دیوونه ش می کنه. 

   و خب. من همین الآن دقیقا همون حسی رو دارم که لولا ته آهنگ داره. اینکه چه قدر پیر شده و همه اومدن جاش رو گرفتن و دیگه جوون نیست و همه چیش رو از دست داده. ولی زندگی هنوز ادامه داره و همه چی مثل قبله و کسی تغییری احساس نمی کنه به غیر از خود طرف که داره له می شه از هجوم خاطراتش. هعی. دقیقا همین حس رو نسبت به کودکی قشنگ از دست رفته م دارم. شما ندارین؟ :(


+مرسی از فرندز که مجبورمون کرد بریم یه آهنگ قرن 18 ی گوش بدیم.

پ.ن اوّل: خط سوم شعر... چا چا و اون یکی کلمه که اوّلش "ام" داره(و بلد نیستم تلفظش کنم) یه نوع رقصن تا جایی که دستم اومد.

پ.ن دوم: اگه ساعت بلاگ اسکای رو روی دور دوازده تایی تنظیم می کردم، ساعت ارسال این پست می شد چهار تا یک پشت سر هم. قشنگ نیست؟ :]