Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

پائولا

آهنگ ساز پائولا مرد. الان خبرش رو مادرم بهم گفت. میکیس تئودوراکیس...

از داخل وبلاگ چک کردم، دیدم اخرین بار روز یود بود، که درباره ی این آهنگ نوشتم. پائولا آهنگ خواستنی ترین روز زندگی من بود! پائولا آهنگ روز یود بود! آهنگساز آهنگ روز هفت هزار و هفتصد و هفتاد و هفت زندگیم...

پست روز بادبادک ها رو می تونید ازینجا بخونید: اینجا

احساس من به آهنگ تئودوراکیس از این جنس بود!

به مادرم گفتم، باورت می شه یک سال قبل بود که درباره ی آهنگساز این آهنگ صحبت می کردیم؟ گفت نه بابا چی می گی همین دو سه ماه پیش بود. و چک کردیم دیدیم سال نود و هفت بوده. هعی خدا... چه قدر زود می گذره. چه قدر زود... دیر می شه.

شما نمی دونید... نمی دونید من با پائولا چه گریه ها که نکردم! چه خاطره ها که ندارم...

شبایی رو یادم می آد که اشک کامل هندزفری ام رو خیس می کرد در حدی که می ترسیدم اتصالی بده با اشک هایی که می ره داخلش. :)))


پائولا شرح فراقه. شرح نرسیدنه. شرح ناکامیه. شرح بی وفایی ها. خنجر خوردن ها. شرح عشق های سوخته است. 

پائولا شرح درده. و من هر بار که می شنومش به زور خودم رو نگه می دارم. در  قعر ترین لحظه ها گوشش دادم. در فرود ترین ها... وقتی می شنومش... دلم برای همه تنگ می شه. همه ی آدم ها. همه ی خاطرات... بچگی ها. احساس های عمیق نگفتنی... 

وقتی می شنومش حس می کنم همه مردند. مادرم.. پدرم... تمام کسانی که دوستشون دارم.

حس می کنم روی چرخ و فلک تنهام، توی نقطه ی اکسترمم معلق بین زمین و اسمون انگار که این زمین لامصب هیچ صاحبی نداره و نداشته و رها شدم به حال خودم.

پائولا بوی همه چیز می ده. 

و متاسفانه آهنگ ساز این اثر زیبا دیگر در میان ما نفس نمی کشه. تلخ. البته خوشحالم که با او هم عصر بودم.