Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

نمک بپاش برادر، این گوشت نمکینش لذید تر است

کوویدم بالاخره یه روز می گذره و تموم می شه می ره پی کارش! نمی دونم اون روز چه قدر نزدیکه،

ولی بعدش ما می مونیم و همکارامون. کسایی که خوب طینت و سرشت خودشون رو نشون دادند. نرفتند بالای سر مریض چون جون خودشون رو بیشتر دوست داشتند. مریض های کووید رو انداختن به دوستاشون با خیال اینکه زرنگند و فکر کردند عجب بردی کردند با نبوغ و زرنگی شون.

کووید می ره، ما می مونیم و خاطره های روزایی که یک بیمارستان تمام و کمال رو با تمام ابهتش با کل ده پونزده بخشی که به بخش کرونا تبدیل شده بود کاور می کردیم و مرور خودخواهی های همکارا و دوستای خودمون.


اصل عدم همسفرگی که در دبیرستان برایتان نگارش کرده بودم رو خاطرتون هست؟ (هشتگ دوم رو مراجعه کنید. تفکرات پیش دانشگاهی ام است، زمانی که فلسفانه روی زندگی قاطی می کردم و توان درس خواندن نداشتم. زمانی که بیش از هر چیز روی زندگی خیمه زدم و نتیجه وحشتناک بود. )

کماکان برقراره. انسان های نسل جدید ایران دهه هفتادی ها... سنگی ترند، و خودخواه تر.  حاضر نیستند به اندازه ی اپسیلون از منیت خودشون عدول کنند. خیلی وقت است خاطرشان رفته از خودگذشتگی با کدام ز نگارش می شد.

به وقتش که برسه، دوست جلوی دوست قد علم می کنه، برادر رو برادر خنجر می کشه. من... من... من... و فقط من!

و من اعتراضی ندارم، اصلا کل کرونا های بیمارستان با من، فقط این وسط دیدگاهم به خیلی ها خراب شد. اولی رو کرونا می گیرم و خوب می شم دومی ولی درمون نداره. خودخواهی بی دواست.


فکر نمی کنم بتوانم چنین اعجوبه هایی را به عنوان جامعه ی پزشکی و همکارانم بپذیرم. شما نمی دانید ما در بیمارستان چه ها می بینیم. نمی دانید. 

ترس برم می دارد... اگر روزی قحطی بیاید، چه قدر طول می کشد که به سمت گوشت و پوست و استخوان یکدیگر برای تغذیه حمله ور شویم؟ اولین نفری که گوشتش را به نیش می کشیم چه کسی ست؟ چه قدر طول می کشد خواهر و برادرتان را سلاخی کنید؟ قلب مادر را کی از سینه اش می درید؟ به راستی انسان  از جمله وحوشی است که قابلیت خاموش کردن موقت طینت خود را دارد به وسیله ی انچه به ظاهر شعور می نامندش.