Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

آخیش

یادتونه تو یه پست می گفتم زندگی م کلیاتش  اکی و حتی سوپر اکیه ولی جزئیاتش بندری می زنه و همونه که داره می خورتم؟ مثل لیوان آب هایی که عشقم می کشه وسط خونه ول باشن ولی متاسفانه هی شوت می شن و فرش ها گله به گله خیس می شه.


خلاصه آره آقا، امشب یکی از همون جزئیات رو با دست خودم جا انداختم و تق صدا داد و دیگه مطمئنم ازین جانب ذهنم درگیر نیست.

و آخیش! راحت شدم.

یک ساله می گفتم این کمد دیواری صرفا مشکلش از مهندسی میله شه و طراحی اون خانم مهندسی که معلوم نیست طراحی داخلی خونده بود یا ریدمان داخلی یا تُف مال داخلی! می گفتن نه، تو مشکل داری کاپشن و شلوار هات رو نمی ندازی بره ذخیره می کنی، حجمش زیاد شده طبیعیه!

بنداز بره تا درست شه. و منم که اصلا از لفظ "دور انداختن" چندشم می شه. یعنی چی که بنداز دور. درک نمی کنم دیگه. آره.

بهم می گفتن فکر کردی خیلی شاخی حالا تو دبیرستان چند تا چیز میز به هم پیچ مهره می کردی. دقیقا با همین لحن.


امشب با لجاجت بالاخره دلر  قرض کرده و آوردم و  فاکینگ میله ی آهنی جدید وصل کردم بهش و توپ توپ شد. 

آخ نمی گه دیگه. 

دیگه تا آخر عمرم لازم نیست شاهد پایین اومدن میله ی کمد دیواری باشم. دیگه. تموم. شد!!!! ناموسا ما افتادگی کتف گرفتیم تو این مدت اینقدر که کمد اومد پایین، دوباره جمع کردیم چیدیم بالا، و هی مثل خر اتو زدیم چون طی پایین اومدن چروک خورده بود! خیلی دراماتیک بود. فکر کنم حتی دو سه تا از پست های موج منفی و تف تفی اینجا رو هم وقتی نوشتم که اومدم دیدم باز کمد اومده پایین. اعصاب نذاشته بود واسه ما.


حالا خلاصه برگشتن می گن که: تو که کمد خودتو میله آهنی  زدی، کمد ما رو هم می آوردی می زدی.

و جووووون این حرف رو کسی می زنه که به من می گفت مشکل از میله نیست. هاها. سوختید. بازی رو چند چند به نفع خودم اعلام کنم؟ ده هیچ خوبه؟!

مثل بچه کوچولو ها احساس برد می کنم و دوست دارم در حالی که دکمه ی دلر رو فشار می دم مثل سوپر من بپرم وسط خونه و به سمت سقف نشونه ش برم بگم : هاها دیدید راست می گفتم؟ و شنلم هیرو وار پشت سرم تکون بخوره و بعدش به رسم انتقام،  چشماشونو با همین دلر از جاش دربیارم اینقدر که حرفمو باور نکردند.


پ.ن. و توجه دارید که دم امتحان که می شه به تعداد مو های سرم کار های خلاقانه برای انجام دادن پیدا می کنم. هاه. کمر بستم پیش بینی ماشین ظرف شویی رو به حقیقت بپیوندانم. صفر جلسه مطالعه نموندم. صفر جلسه.