Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

چلنج اکسپتد

استاده گفت بهت شونزده دادم،

اینم در نظر بگیر معدل انترنی جایی تاثیر نداره،

حالا اگه فکر می کنی بالاتر می شی، بفرمایید امتحان بدید و شانستون رو امتحان کنید!!

و قشنگ صدای ضرب گرفتن انگشتاش و قه قه ته دلشو هم با خوندن پیامش تصور کردم.


یعنی قشنگ حس می کنم به چلنج دعوتم کرده میگه یالا جوجو اگه مردی بپر وسط گود!!

و منم ازون خل تر تو فکرشم که قبول کنم!!

بچه ها می گن ولش کن و فلان کلاهت رو پرت کن بالا، ولی نچ. اصلا روحم قبول نمی کنه شونزده. مسخره! کارنامه ام رو که دیدین واقعا شونزده رو نمی تونم کنار بیام باهاش..

احتمالا داره با خودش می گه چه انترن پر رویی هست نیومده نمره بالا هم می خواد،

ولی چه کنم که من منم!!! :))) وسواسی ترین انترن دنیا که تازه دم فارغ التحصیلی دلش خواسته نمره جمع کنه.

هی هم همه باید بهم بگن که جایی تاثیر نداره، اکی شما خوبید تاثیر نداره، من دلم بیست می خواد لامصبا اگه تاثیر نداره بیست بدید خوب.

نمی دونه من چه زجری کشیدم تا واحد های قبلی ام رو بیست بگیرم نمی ذارم این یکی مفتی از دستم بره.

من واحدی که همه چهارده!! شدند رو بیست افتخاری گرفتم حالا چرا باید واحدی که همه مفففت بیست گرفتند رو بگیرم شونزده؟ شرمنده اش هستم تو کتم نمی ره. عمرا.

احتمالا تهش قبول کنم برم امتحان بدم. (سیگار) (سیگار)

هولی شت. باورم نمی شه دستی دستی دارم خودم رو بدبخت می کنم.

و بچه ها در پشت صحنه سکته می کنن. فقط همین یه واحد امتحان نداشت که من دارم براش امتحان می دم. جان.

گونی سیب زمینی که نیستم حداقل شده قطعا نیم نمره بالای شونزده می گیرم!

همیشه هم این سماجت من جواب بوده، استادا خوششون می آد برق کله خری رو داخل چشم ادمیزاد کله خر می بینند. بار ها نمره کشیدم بیرون از حلقوم استادا، اینم روش.

بشمار.

اخ من اگه استاد می شدم.... اخ که اگه من استاد می شدم یادشون می دادم نمره دادن و ارزیابی باید چه جور باشه. به درد نخور های دانشجو نشناس. 

فعلا گفتم یکم باهاش بازی کنم ببینم می ذاره به جاش کار تحقیقاتی انجام بدم؟

نشد هم فدا سرم. تقریبا نود درصد تصمیم گرفتم امتحان بدم.