Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

پناه بر خواب

می خواهم شعر کیارستمی رو دست ببرم توش مناسب با حال و هوای امشبم


"از ستم روزگار 

پناه بر خواب

از خنجر یار

پناه بر خواب

از ظلم اشکار

پناه بر خواب..."


حالا جالبش اینجاست فردا ارایه ی مزخرف دارم

و می دونید من چه قدر بدم می اید از ارایه ی زورکی که خودم قبول نکنم

خلاصه پناهی هم نمی شه برد به خواب

گفتم برای شما بنویسم.


پ.ن. ولی جدی جدیا! اخ قلبم چروک خورده در مقابل عملی که دوستم زد. عجب دنیایی. عجب. موندم.