Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

یعنی از وحشت اینکه باز بره تا بیست سال دیگه،

طوری خودمو از قبر کشیدم بیرون رفتم بیرون تو امر خطیر جشن و پایکوبی نقشی ایفا کرده باشم

که خود فرشته ی مرگم بود همچین کاری نمی کرد...

احتمالا باز می افتم می میرم دو روز آینده رو

اصن جون نداشتم حتی ازین تشویق ایسلندی ها بکنم! جون خودم الآن دق می کنم دستام تا دماغم هم بالا نمی آد تفش بزنن تفش بزنن تفش بزنن 


دقیقا حس اون بچه کوچولو فلجه رو داشتم که تو بازی افتتاحیه گذاشته بودنش رو ویلچر آورده بودنش وسط زمین که از شادی  خوشحالی جا نمونه. در همون حد هیجان زده و در عین حال معلول و افلیج


ولی اینایی که من دیدم،

بچه ها کم کمش تا ساعت سه چهار صب هستن! کلی فشفشه و منور هم که عشقه منه بود


حس خودمو بخوام صادقانه بگم راستش به برد ایران حس زیادی ندارم چون خیلی مفتکی بود، 

ولی به این جو شادی و خوشحالی یک شبه ی مردم که کسی نمی تونه ازشون بگیره ش چرا... خیلی شاد بودن خیلی. یه حالت گَنگ کاملا بی خیال به کفشم طور. پر از موزیک پر از رقص پر از نور پر از شادی چیغ هوار فریاد هرج و مرج بی نظمی 

اینقدر خوشال بودن که نا خودآگاه  واسه دوربینم وی می گرفتن، رد می شدن و وی می گرفتن!

اصلا حس تزویر ناراحتی عصبانیت نا امنی  بی تعلقی  دعوای همیشگی بین توده ی مردم نبود اینکه آخ چرا من به این جمع تعلق ندارم نبود

چه جور می شه که ما اینقد کم شادیم و یه روز خاص زنده می شیم فقط رو نمی دونم


و نیمه ی اول اسپانیا پرتغال رو هم ندیدم

نمی دونم چرا مجبور می شم ازین انتخاب سختا انجام بدم 

شایدم خوب شد ندیدم چون حالا دوباره بازی دست ماست و انگار فقط منتظر تشویق های من بودن اسپانیا اینا ها ها

تازه الآن فهمیدم تعطیلات داره تموم می شه امتحان رو از فوتبال و مریضی و بالا آوردن و ضعف و چشم درد و این جور چیزا برگزار کنید لطفا هاها ها تر


.:. می دونستین اسپانیا امسال یه بازیکن داره، اسمش آس پاسه من تازه کشفش کردم. اسمش باحاله. آس پاس.