Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

به افق های نابی از رد دادن رسیدم

دیشب صدای غُر غُر از کیلگ هارا نیامد،،،

شاید که لای جزوه، او خواب رفته باشد!


آرایه های ادبی:

  • ۱) تخلّص: شاعر برای محکم کاری از عدم رعایت قانون کپی رایت، اسم خود را به زور در شعر چپانده و با زیرکی و دو بخشی نوشتن اسم خود، از چالش انتخاب قافیه به سادگی رهیده است.
  • ۲) تلمیح: به فلان شعر معروف حزین لاهیجی که همین الآن فهمیدیم اسم ایشان را. قبرش در نور غرقه باد. نکند باید آن یکتا شعر معروف کتاب کنکور ها را تکرار مکررات کنیم؟ بروید کتابتان را باز کنید اگر یادتان نیست تنبلان بی ثبات.
  • ۳) کنایه: خواب بردن کنایه ای ست در معنای از شدت خستگی بیهوش شدن. و البتّه شب امتحان خواب را نمی روند، خواب خودش با گوشه ی چشمی، تشریفش را می آورد. 
  • ۴) اغراق: همان طور که می دانید قطعا یک اژدها در لای چندین ورق حتّی اگر جزوه های حجیم ترم چهار یک دانشجوی پزشکی باشد، جا نمی شود. 

معنا و مفهوم: 

وی موجودی بود بی انگیزه و زور شده، که کلّه اش بوی قرمه سبزی می داد و واحد های حجیم اختصاصی به تعداد بیست و سه عدد بود که از چشم هایش فوران می زد. 

عمدتا فرجه ها را به استرس می گذراند و عین آدم تن به درس نمی داد و با سرعت یک صفحه در ساعت رقص سماع می کرد و در عوض شب های امتحان طی الارض می نمود. اینگونه بود که نفهمید اردیبهشت کی خرداد شد و خرداد کی رمضان شد و رمضان کی تیر شد و تیر کی شوال خواهد شد. 

وی در حین طی العرض شبانه ی خود صداهایی مبنا بر غر و لند از خود در می آورد به سان کودکی که به زور سرلاک در حلقومش بچپانند و البتّه همراه با قان و قون کردن استاد مذکور را با انواع انگشت های خود مورد عنایت قرار می داد. 

گاه نیز خواب بر او چیره می گشت و او برای آنکه گوشمالی درست حسابی ای به این حریف چغر بد بدن داده باشد، شعر بالا را از مخیله ی خود تراوش نمود تا مشتی باشد بر دهان مستکبران و خصوصا مراقبین وز وزوی سر جلسه ی امتحان.

شعار آن بزرگ همی بود: "غُر می زنم پس هستم."