Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

ساعت هفت صبح

به زور پست گذاشتن در اینجا هم که شده، بنده موفق شدم این قله را افتتاح کنم و همانند یک بچه ی نرمال جمع کنم بروم سر درس و مشخم.

امروز استادی می آید،

که بیدار شدن در این ساعت صبح را سزاوار است.

دستی لامپ ها را

خیلی باحاله.

مثل این می مونه که یه برق کار اومده،

 خورشید رو مثل یه لامپ گرفته تو دستش،

می خواد امتحان کنه لامپا ریخته یا نریخته،

هی شلش می کنه هی سفتش می کنه.

هی روشن، هی خاموش.

هی شب می شه، روز می شه.


احتمالا اون ابری که خورشید رفته پشتش، مثل رنده سوراخه که من این پایین دارم همچین ترکیب بی نظیری رو تجربه می کنم.

و سرعتش عالیییه. تو شش ثانیه چهار بار تغییر وضعیت می ده نوردهی محیط اطرافم. جووون.