Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

خاطرات فلویی

گفتم در جریان باشید این روزا من دارم فلوشیپ هماتو انکو می گیرم!

رقیبم هم یه دختر سی و شش ساله ایناست.

و همه چیز از اونجایی شروع شد که منو دعوا کرد سر نسخه نوشتن و چشماشو اون شکلی کرد!

منم طبق معمول دارم انتقام می گیرم. از فلو! 

شیت. چه لقمه های بزرگ تر از دهن. ولی واقعا سخت نیستا ادم سریع یاد می گیره. اطلس هماتو زیر دستم بازه دارم سعی می کنم به اندازه ی یک انکولوژیست در عرض یک روز مهارت پیدا کنم و تحت تاثیر قرارشون بدم. چون فقط دو روز اینجا تو این روتیشن هستم تا دهنشو صاف کنم‌.

استادمون که لامصب نه یادم می ده نه آفم می کنه!  و همگان می دانند که من سلطان میکروسکوپ بودم روزی! اصلا بر نمی تابم که اینجا تحویلم نمی گیرند! هر سوالی می پرسم، جوابش اینه که تو نیازی نداری چون انترنی! خب مرگت بزنن اگه نیازی ندارم آفم کن بیام خونه کپه ی مرگم رو بگذارم. فقط از من حمالی می کشن تو این بخش بدون اینکه چیزی یاد بگیرم.

و کلا این بخش ماژورم داره بسیار سخت و افتضاح می گذره، برای همینه نرسیدم هیچ کامنتی رو پاسخ گویی کنم. سه اوربیتال دارم، گریه، پارگی کشیک و بیمارستان، خواب!

کشیک ها خیلیییییی مزخرفه. خیلی گنده. خیلی گهه. 

اخرین کشیکم، سی و شش ساعت! فاکینگ سی و شش ساعت بدون حتی یک دقیقه خواب سر پا بودم و حمالی می کردم. سه نصفه شب بهم گفتند مورنینگ خوردی. تا صبح زیر نور گوشی درس می خوندم و شرح حال می نوشتم. البته تهش خدا رو شکر مورنینگ نشد، ولی از شدت بی خوابی حالت تهوع شدید داشتم و باورتون نمی شه در حال حرف زدن با بقیه خوابم می برد. ایستاده! همین که ماشین رو رسوندم دم خونه تو خود ماشین خوابیدم... یعنی حتی نمی تونستم بیام بالا رو تخت!

اون روز نشسته بودم رو کاناپه بلند گفتم من ناموسا دیگه نمی تونم بریدم. مادرم گفت فکر کردی راحت دکتر می شی؟ همه ی استرسم هم بیشتر به خاطر مورنینگه... و رزیدنت های بی سوادمون که در حق ما جفا می کنند و با اسب گاری کش اشتباه گرفتندمون. 


حس اون روزی رو داشتم که به خاطر کل کل با یکی از بچه ها، یک شبه اهل کاشان سهراب رو حفظ کردم.

ایا من خواهم توانست تا فردا هماتولوژیست بشم و دهن این دختره رو صاف کنم؟ با ما همراه باشید.


پ.ن. تا یادم نره اولین استادی که به اسم کوچیک صدام می کرد کی بود! خیلی راحت. انگار پسرخاله ایم. کیلگ بیا اینور. کیلگ برو اونور.  کیلگ لام رو بیار. کیلگ دستگاه رو خاموش کن. کیلگ نمونه ها رو بیار. کیلگ پرونده رو بده به مریض. کیلگ برام آش دوغ درست کن. کیلگ و ...

نظرات 3 + ارسال نظر
دونده سه‌شنبه 21 دی 1400 ساعت 19:56

واقعا و واقعا خدا قوت!

ملت میرن مطب دکترا حساب کتاب میکنن چقدر پول میگیرن! قبلش رو که نمیبینن این بیچاره ها پوست خودشون و خانواده هاشون کندهههههه شده!

دال یکشنبه 26 دی 1400 ساعت 14:51

از خوندن این همه اصطلاحات تخصصی حس درموندگی کردم. :))
اِنی‌وِی، خدا قوت دکتر کیلگ!

مسخره می فرمایید استاد؟ یا دست پیش می گیرید که پست های خودتون پس نیفته؟ :))))
این پست که اصلا اصطلاح تخصصی نداشت.

ضمنا از کی تا حالا پسوند دکتر رو به من اعطا کردید به سلامتی؟ :))))

دال دوشنبه 27 دی 1400 ساعت 11:02

اِ اِ اِ! من کی باشم که مسخره کنم؟
اختیار دارید، سرشار از لغات تخصصی بود دیگر! :))) من لغت تخصصی استفاده نمی‌کنم، لغتای بی‌معنی از خودم درمیارم. بیشتر رمزیه تا تخصصی :)))

دیگر شما دکتر نباشید، که باشد پس؟ :)) آن موقع‌ها گذشت که مشغول بازی کردن با کتاب‌های زیست و میست بودید. الان دیگر دکتری هستید برای خودتان!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد