Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

هایپوتیروئیدی دپرشنال

امروز استاد بهم گفت فکر می کنی چرا این مریض بی انرژیه؟

گفتم خوب استاد می دونیم هایپو تیروئیدی درجاتی از بی حوصلگی و خستگی و بی انرژی بودن رو به دنبال داره.

گفت خوب مریضت هایپو عه مگه بهش دارو نمی دی؟ گفتم چرا! دارو می دیم و کنترله پس الان رسما دیگه هایپو نیست.

گفت پس بهم بگو چرا کماکان خسته است؟

نگاش کردم.در سکوت.

جواب داد کسی رو می شناسی تو ایران خسته نباشه؟

استاد گفت، علت اصلی خستگی و بی انرژی بودن در وهله ی اول اصلا غیر ارگانیکه، مثل افسردگی. 

اره اینو منم می دونستم، ولی خب تا حالا با این شدت و وضوح پرت نشده بود تو صورتم.

و من به خودم فکر کردم، راستش از خودم مورد عینی تری نداشتم. کی رو می شناسی کند تر و خسته تر از  من؟ حداقل شدت کند بودنم رو تا الان تونستید به عنوان یک مقیاس از سرعت جواب دادن به کامنت هام بفهمید. من دقیقا توی هممممه ی امور زندگیم اینجوری هستم. از بچگی. واقعا از بچگی. هیچ وقت هیچ کاری رو نرسیدم تموم کنم.  کاری هایی که دوست دارم انجام بدم ولی نمی رسم. نمی تونم. نقاشی های ابتدایی هم نمی رسیدم تموم کنم حتی. همیشه نصفه می موند و تا دوی نصفه شب می نشستم مداد رنگی به دست و تهشم خسته می شدم روی کاغذ خوابم می برد. زمانی که همیشه باهاش مشکل داشتم و نفهمیدم چه جور گذشته. همیشه وقت کم می ارم در حالی که خیلی هم سرم شلوغ نیست. خواب خیلی خیلی خیلی زیاد دارم. از گذشتن زمان و محدودیت زمانی داشتن متنفرم. و به تمام ده هزار باری که تیروییدم رو به این خاطر چک کردم و استرس داشتم هایپو باشه ولی این تیرویید لامصب هربار مثل ساعت کار می کرد فکر کردم. راستش هنوزم باورم نمی شه تیروئیدم نرمال کار می کنه. نمی دونم ازمایشا رو باور کنم یا علائم رو.

با خودم گفتم اگه استاد می دونست من تمام این سناریو ها رو روی خودم هم پیاده کردم، چی می شد!


افسرده ایم حوصله ی شرح قصه نیست...

نظرات 1 + ارسال نظر
شن های ساحل یکشنبه 28 شهریور 1400 ساعت 01:43

من یه مدت کم کاری تیرویید داشتم بعدش درست شد ولی این علایم که تو از خودت میگی همش از افسردگی نیست یه علایم دیگه هست که باید بری مشاور برات تشخیص بده چون من متخصص نیستم ولی با اطلاعات ناقصم یا ای دی اچ دی یا یه اتیسم خیلی خیلی خفیف ولی دروغ چرا هرچی به رفتار برادرت فکر میکنم فقط به ذهنم پیش فعالی درمان نشده میاد که توی بعضی افراد میشه نقص توجه اینکه کارهات نیمه رها میکنی و توی بعضی ها میشه رفتارهای هیجانی و آسیب به خود یا همون داد و بیداد نوجوانی ....به بهانه ایزافاگوس برین مشاور کمک بگیرین یکم ارامش پیدا کنین البته می دونم به حرف راحته انجامش سخته ...خدا بهت صبر بده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد