Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

وقتی کشیک سمه

بابام می گه باورم نمی شه بعد اون همه عزایی که برای کشیک های خودم می گرفتم حالا باید یه دور دیگه برای کشیک های تو هم عزا بگیرم از یک روز قبل. 

بش می گم فکر کردی پس من این خوی همیشه مضطرب عادت نکننده به کشیک رو از کی به ارث بردم؟

و دو تایی برای کشیک فردای من ناخن می جویم به اتفاق. می گه کیلگ باورم نمی شه بازم کشیکی! :((

مامانم هم بهش میگه به جای اینکه بهش درس بدی یادش بدی تلاش کنه قوی باشه باهاش همراهی می کنی تو نق زدن؟

ولی کشیک وایستادن واقعا سخته، باورم کنید.

البته من بیشتر زجری که می کشم بابت فشار کار نیست، هرچند بعد عملم همونم سخت شده مدتیه و از نظر فیزیکی بسیار بهم فشار می آد و کم می ارم و چون کسی هم خبر نداره واقعا با بدبختی تحملش می کنم، ولی بیشتر دغدغه ام هم دوره ای های خودم هستند که چپ و راست روی نروم می رن و باید ریختشون رو تو همون چند دقیقه ای که می تونم پام رو بگذارم پاویون تحمل کنم. واقعا اذیت می شم از روابط انسانی برقرار کردن و شر و ور هاشون. فکر می کردم درست شدم، ولی اشتباه بود. هنوزم تحملشون رو ندارم دوری و دوستی جوابه فقط. طاقت خودخواهی ها..، بی خیالی ها... دروغ ها... زرنگ بازی ها... غیبت کردن ها... بچه بازیا... و باقی اراجیفشون رو ندارم.

بچه های ما یا حداقل اونایی که من باهاشون هستم، اون قدری درب و داغون اند که به ازای هر کشیک دقیقا ده بار آرزوی مرگ کنی.

باورم نمی شه فردا کشیکم!

کاش می شد فقط من بودم و رزیدنتا و اصلا هر چه قدر دوست داشتند ابیوزم می کردند نوش جونشون. ولی اون تنهایی داخل پاویون مال خودم بود و بس! حس میکنم دوباره برگشتم دبیرستان! ای پروردگارا. چه قد شما حال به هم زنید اخه.

هان از پرستارای حال به هم زنمون که ارث باباشون رو از انترن طلب دارند هم چندشم می شه. هی من سعی می کنم باهاشون دوست باشم، هی اینا عقده های زهرآگینشون را به گوشت و جان انترن فرو می کنند. 

واقعا بی خیال!!! به کسی چه بر می خوره اگه فقط اپسیلون با هم مهربان تر باشیم؟ چرا اومدید این دنیا رو این قدر زشت و بی رحم کنید با موجودیتتون؟

باورتون می شه؟ پرستار داریم سهمیه ی ماسک کرونای من رو بر می داره واسه خودش، بعد سینه سپر می کنه می گه من وظیفه ندارم به تو ماسک بدم! زیبا نیست؟ کثافتا. این حق ها واقعا روزی گیر می کنه به حلقومشون. 

نظرات 1 + ارسال نظر
نوشین یکشنبه 14 شهریور 1400 ساعت 12:41

بد شدی کیلگ
دماغ من موند
زیبایی من الان رو زمینه کسی پیدا نمیکنم قیمتم میره بالا

بد شدم؟ :)))
چرا؟ :)))
خب الآن می خواهی خودم بیام عملت کنم؟ :)))))))))))) پرانتز تا ماه.
جالبه یک بنده خدای دیگه ای هم هست اینور مانیتور بینی اش شکست. می گه من عمل ترمیمی نمی کنم تا خودت بیای رایگان حساب کنی باهام.
ناتانائیل یو آر بیوتیفول باورش کن. اهنگ پست آخر هم ببین. عمل زیبایی رو من واقعا واقعا قبول ندارم زیاد.
البته خوب اینم یه نیازه نمی شه اینقدر سفت و سخت بود...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد