Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

سوزنبان فکر های چهار سپیده دمی

یک نقطه ی مثبت هم نمی بینم. حتی یک ستاره. در زندگی... در فضا. در هستی. 

خودم را کوری تصور می کنم.  عصایش را گرفته اند. دوره اش کرده اند به تمسخر... و فانوسی نیست. و ستاره ای یا شمعی.

زندگی چه بود؟ سنگسار شدن کوری در دنیایی بی فانوس.

نظرات 2 + ارسال نظر
خواننده شنبه 6 شهریور 1400 ساعت 09:17

تا حدودی حق داری ولی از اون حدود به بعد افسرده شدی

شن های ساحل یکشنبه 7 شهریور 1400 ساعت 00:55

این حس زمانی که کارد به استخون رسیده...ولی زمان درد کمرنگ میکن طاقت بیار اینم میگذره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد