Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

سربازی خر است

گفتم زشت نباشه یکی ازین پست ها نداشته باشم!

خب اخه به نظرم اونقدری خر است و ابن خر بودنش اونقدری بدیهیه که دیگه نیازی نیست مستقیم ازش نوشت،

ولی انصافا هربار شب یا هفته ی قبل اعزام یه ادم نزدیک یا دوستام، من از خودشون حالم خراب تر می شه.

اینم یه کوفته دیگه تو کشور ما. کوفت تو کوفته اینجا کلا.

اینبار با موردی طرفیم که مادر  و خواهرش کووید مثبتند در حال حاضر،

و مادرشم از قبل سابقه ی کنسر داشته،

این روزای آخر فقط درگیر دوا و درمان و بیمارستان بود،

خودشم به احتمال زیاد ناقله الان،

و فردا به مقصد نامعلوم اموزشی اعزام خواهد شد،

در حالی که این بازیکن هم چنان هنوز حتی ساکی نبسته،

و یحتمل یک پادگان رو عفونی خواهد کرد.

نمی فهمم گفت خیلی بی منطقانه قبول نکردند و گفتند باید حتما پی سی آر مثبت داشته باشی...! حالا منتظریم بلکه فردا فرجی شد.

دقیقا حس شبای سال اول دانشگا خودم رو دارم که باید ساک می بستم و روز بعد چهار صبح  تو اتوبوس می بودم تا صبح برسم به مقصد! بعد تا خود سه صبح ساک بستنم طول می کشید چون دوست نداشتم ساک بستن رو. :))) خیلی وقتا هم که هیچ به هیچ بیدار می شدم یه چیزی می گرفتم دستم خر کش می کردم می بردم. خداوکیلی عجب زندگی دبشی داریم ما. تباه.. تباه... منو سر ببری دیگه هرگز به اون دوران باز نخواهم گشت.

تف به شبای غربت دار. دیدم یه مدته تف نکردم رو وبلاگ!

نظرات 1 + ارسال نظر
شایان شنبه 2 مرداد 1400 ساعت 03:11

یه چند ماه کره شمالی بودم به نت دسترسی نداشتم وبلاگتم نخوندم، اگه خبر خاصی شده بگو برم پستای مرتبط باهاشونو بخونم اگه هم خبری نیست لطف کن بیا این دمب زیباتو ببر شرشو از سر کچل من بکن نکبت دم فرفری عوضی بی شعور قربونت برم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد