Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Carolina Reaper

کاش فلفل بپاشن به حلقوم همه شون تا دوباره دیگه هیچ زر زری از انتقام سخت نکنند.

انتقام سخت، مردمی اند که الآن مثل برگ پاییز دونه دونه دارند جون می کنند و می ریزند زمین... یه روزی بالاخره همه می فهمند این بی شرفا انتقامو از کی و به چه نحوی گرفتند. یه روز دور... و دیر.


پ.ن. عنوانم، تند ترین فلفل جهان. کلیپ خوردنش روی اینترنت هست. دو تا دخترند محض فان می ایند می گند بیا تند ترین فلفل جهانو بخوریم فیلم بگیریم از خودمون! من وقتی دیدم شاهکارشون رو، جای اون دو تا داشتم می سوختم. 

نظرات 4 + ارسال نظر
morad شنبه 8 آذر 1399 ساعت 21:00

کیالک جان دورد ( ببخشید که بهت میگم کیالک! خودت بهتر میدونی شیرازی ها اسامی رو طبق دستگاه آوایی خودشون در میارن پس بر من حرجی نیس راستش ما به اصغر میگیم اغو ( aghoo ) به اکبر میگیم اکل (akol ) به سکینه میگیم سکل (sakol )
پس اسم تو هم طبق دستگاه آوایی ما میشه کیالک
اما در رابطه با پست امروزت
اجازه بده در کامنت بعدی بگم چون متاسفانه اینترنت ما چند روزه اذیت میشیم

چه باحال بود این توضیحات آوایی خوشم امد کلی. ولی نفهمیدم قاعده اش عشقیه؟ هرچی دلتون خواست می گویید؟ قانون پیدا نکردم بین این چند مورد.
البته سخت می کنی اسمم رو، اونی که می گی یک حرف اضافه تر داره حتی. :)))

morad شنبه 8 آذر 1399 ساعت 22:07

وقتی پستت خوندم در ابتدا به یاد فیلم زنده یاد رضا بیک ایمانوردی در فیلم ( آقا رضای گل ) افتادم که توی فرودگاه مهرآباد فلفل ریخت توی دهان دوستش ... یادش بخیر
اما نکته مهمی که میخوام بگم اینه که متاسفانه ما چند روزی هست که با اینترنت مشکل داریم امروز من اخبار رو از ماهواره ها دنبال میکردم جالبه همه همین حرفای شما رو میزدن بخصوص خبرهایی که از توئیتر و فیس بوک منتشر میشد همه بصورت طنز نوشته بودن ( که تو رو خدا انتقام نگیرید وگرنه بازم هواپیما میترکونید و از اینجور انتقادها و طنزها )

اون آدمه چرا در حلقوم دوستش فلفل پاشید؟

قطع شدن اینترنت خیلی سخت هست در این دوران قرنطینه... درکت می کنم.
این جوکایی که می نویسند طنز تلخیه. و واقعیته متاسفانه.

morad یکشنبه 9 آذر 1399 ساعت 20:32

این هفته دو تا فیلم دیدم خیلی ناراحت شدم
یه وانت پر از استخوان همه صف کشیده بودن اطرافش داشتن استخوان میخریدن کیلو 15 هزار تومان !
یه فیلم هم در رابطه با فروش پای مرغ دیدم که نوشته بود کیلو 27 هزار تومان
راستش من خودم پای مرغ تا کیلو 5 هزار تومان برای سگ همسایه مون خریده بودم که نزدیک بود سکته کنم اما این فیلم که دیدم پای مرغ شده 27 هزار تومن کلی جا خوردم!

وای وای
اره خبر پای مرغ رو شنیده بودم.
بعد من از اونور هم مرغ ها رو خییییییییلی دوست دارم، ارادت عجیبی دارم به این موجودات.
هی می بینم مردم از نداری پای مرغ می خورند قلبم به درد می اید! از هر دو ور.

morad چهارشنبه 12 آذر 1399 ساعت 22:44

جالبه امروز میخواستم فیلم گتسبی بزرگ رو از نت نگاه کنم طبق عادت معمول اول سری به کتابش زدم رمان گتسبی بزرگ با عرض تعجب متوجه شدم که مترجم این کتاب ( کریم امامیه = امامی )
و جالبتر اینکه کریم امامی در مقدمه کتاب ( فکر کنم ص 14 ) مینویسد در ترجمه کتاب از اصطلاحات شیرازی بکار برده بودم که مجبور شدم در ترجمه های بعدی درستشون کنم
خلاصه فکر نکن فقط منم که دسته گل به آب میدم بزرگتر از من کریم امامیه که در ترجمه کتابش دسته گلها به آب داده

نه بابا دسته گل آب نمی دی.
من دوست دارم اشنا شدن با اصطلاحات مختلف رو. لحنتون رو مخصوص خودتان می کنه مثل مهر یا امضای پای نوشته. گتسبی بزرگ رو هنوز متاسفانه نرفتم سمتش. عمری بود حتما با همشهری تون هم اشنا می شوم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد