Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

وقتی می گم من نشستم تو خانه دارم قرنطینه رو تمام و کمال رعایت می کنم ولی باورم نمی کنند

بفرما. برای بار اِن اُم، ماشینم باطری خالی کرد.

و الان فقط می خوام خودمو داااااار بزنم!

وای حاضرم تمام اون بند و بساط و کابل ها  رو سیخ کنم به قلب خودم فرو کنم ولی دیگه نخوام به بابام بگم ماشین خوابیده بیا ماشینامون را باطری به باطری کنیم.

این بار سومیه که ماشینم باطری خالی می کنه از عید تا حالا و دیگه روشو ندارم بار قبل خیلی جر و بحث کردیم سر اینکه من چه موجود بی مسیولیت و حواس پرتی هستم و مدام خرج اضافی می گذارم رو دست خانواده و بی خیالم و خجالت نمی کشم که اینقدر وقت نازنین ارزشمند مادر و پدر را می گیرم و این صحبتا. وای واقعا اعصابشو ندارم دیگه، نازنین سریعا بیا منو بخور تمام بشم.


و پراید اگه حیوان بود ماهی قرمز می شد. دو روز دستش نزنی همه چیش می پره!! 

برم ببینم دوستی پیدا می کنم بیاد باطری به باطری کنیم؟ دوستای من خبر مرگشون چه به درد می خورند پس. اونام از خودم گلابی تر.

یا برم یواشکی کابل ها رو از ماشین پدر بدزدم و پیدا کنم و نصفه شب خودم ماشین ها رو باطری به باطری کنم؟ لابد تهش هم به جای ماشین می زنم خودمو تاکسی درمی می کنم!!!

یا ته تهش زنگ می زنم به این اپ های تخماتیک یکی بیاد این مسخره بازی رو جمعش کنه اعصاب ندارم واقعا.

 فقط باید یادم باشه در اولین فرصت برای خودم کابل ماشین بخرم که دیگه هر وقت دلم خواست اینجوری لنگ کابل نباشم.

لعنت بهت لعنتییی.

لعنتی اضافه وسط این همه بدبختی.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد