Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

92950

سلام

در لحظه خیییییلی دوستتون دارم، بی تملق!

در این حد که اگه کنارم تو خونه بودید، اول  صفتون می کردم  و بعد فارغ از هرچی، نفری یک بغل جانانه ی سفت استخوان شکن و بوس مهمون کیلگ بودید. (تازه از ماچ و بغل هم خوشم نمی آد هیچ و وضعتون اینه. دیگه عمق ماجرا رو دریاب.  ماچ و بغل یه اسفندی انتی سوشال؟  errr.)

یه سری هاتونم باید می رفتید دستمال می اوردید چون بدیهتا چشمام کم کم ناخوداگاه اشکی می شد.

الآن یکم غریبگی می کنم. د  اخه آدم با وبلاگ خودش لامصب؟ با اتوپیای فانتزی کل عمرش که همواره می پرستیده اش؟ چی بگم. 


پ.ن. باهار کرونا بایست یک پستو داشته باشه دیگه اقلا؟ نیست؟

 Lumos Maxima!

نظرات 11 + ارسال نظر
بلو جمعه 30 خرداد 1399 ساعت 18:32

اول اومدم تاریخ پستو چک کنم ببینم واقعاً پست گذاشتی؟ واقعاً؟ واقعاً؟
اشک در چشمانم جمع شد :))
بنویس کیلگ جان، بنویس بازم که دلمون تنگ شده برات

سلام بلو
آره واقعنیه.
خودم نیز موقع نوشتن پست بسی نوستالژیک و دچار احساسات غریب ناگفتنی و نا نوشتنی گشته بودم.
قربانت فدا مدا.

شایان شنبه 31 خرداد 1399 ساعت 01:31 http://florentino.blogsky.com

خر

خر بک جیگر :))))

Zal شنبه 31 خرداد 1399 ساعت 02:03

سلام :)))

سلام!
من نمی شناسمت ای تازه وارد خوش مشرب. تو خواننده ی رخ نموده در ایام کرونا ویروس اینجانب هستی.
مفتخرم.
دمت گرم با کامنت هات و همه چی.

Zal شنبه 31 خرداد 1399 ساعت 22:01

ولی من از ۹۴ خوندم‌ت :دی
قربانت.
می‌نویسی باز یا فقط اومدی حاضری بزنی و بری؟ :))
آقا یه قسمت کامنت‌ت گیج‌کننده بود؛ چرا “در ایّام کرونا ویروس اینجانب”؟؟
چرا “ایّام کرونا ویروس جهانی” نه؟

یعنی می گویی صبر ایوب خواننده خاموش را به خرخره اش رساندم طی این مدت؟ اوووف.
نه نه من کرونا نگرفتم، اشتباه نوشتاری بود. بخوان "ایام کرونا ویروس وبلاگ اینجانب".
و اینکه ببین انصافا سوال خطرناکی پرسیدی از یکی که بعد پنج ماه تازه برگشته. :))) بگذار یه لیوان اب بخورم فعلا‌.

Elsa شنبه 31 خرداد 1399 ساعت 22:54

به به :)
آخرین روز بهار قرن :)

سلام السا. *_*
ایول بابا دقت نکرده بودم وژدانا.

Zal دوشنبه 2 تیر 1399 ساعت 00:22

باشه باشه. آب بخور، ولی وژدانا نری تا چند ماه نباشی که دوباره جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه و اینا.
داشتم نگران می‌شدم، مرسی که اشتباه نوشتاری بود. :)) تیک کر.

دیوانه منم من که روم خانه به خانه؟ :دی

شایان دوشنبه 2 تیر 1399 ساعت 00:52 http://florentino.blogsky.com

میگم جیگر این دمتو چکار کنم؟
مونده رو دستم، دیگه نمیتونم جلو مامانمو بگیرم که آتیشش نزنه

عه خوب قایمش کن یه سوراخی دیگه
با این سن از مامان ترس؟ :دی

نامبرده سه‌شنبه 24 تیر 1399 ساعت 21:57

کییییییییییییلگ :))))))))))))))))
اشکی پشکی شدم واقعا :"))))))))

سلام. چه طور مطوری؟
دو سه هفته ای هست برگشتم. والا راه ارتباطی ندارم وگرنه خبرت می کردم.
ثیو رو هم سلام برسان.

نامبرده چهارشنبه 25 تیر 1399 ساعت 10:46

سلام :))
خداروشکر
یه بار میل داده بودم قبلنا.

ثیو جان کیلگ سلام دارن :))))))))))))))
امیدوارم ببینه.

و من با اقتدار یادداشتش کردم ایمیلت را و بعد گمش کردم.
اقا حافظه ام ضعیف شده. رمز هایم رو دارم ریست می کنم دوباره حتی.

ها چه سرسنگین به ثیو پیام می دی. دو کفتر عاشق به هم زدین؟ نچ نچ نچ. زشته از هم خبر نداشته باشید.

نامبرده چهارشنبه 25 تیر 1399 ساعت 16:02

:)))))))))))))))
خسته نباشی جوان

کهولت سنه دیگه کیلگ جان.مام همین. :دی

اصل موضوع اینه که این سرزمین نفرین شده دیگه نایی باقی نذاشته واسه شوخی و محبت و امثالهم.
یه ذره انرژی باقی مونده اونم واسه چسناله اس و بعدم شات داون :)))))))))))

و دیگه اینکه اتصالات منو ثیو عزیزم که بر اثر کرونای احتمالی من، بوسید منو گذاشت لب تاقچه؛ بنده به بزرگوارانی که میرن ٥ ماه پشت سرشونم نیگاه نمیندازن. [+ آیکون پرت کردن دمپایی]

در نهایت ماهام وصلیم به تو :)))))))

آهان.
این بود میله: namborde@protonmail.com

گم نکردم ها، در واقع یادم نمی اید کجا یادداشت کردم. حجم عظیمی از اطلاعات مغزی ام نیست و نابود شده.

پنج ماه بود واقعا؟ شوخی.
اتفاقا من کاملا ظهور داشتم. مطمئنم حس می کردید که هر شب یک چیزی از زیر تخت نگاتون می کنه. خودم بودم دیگه.
من را سرزنش نکنید عزیزان، عشق و عاشقی های واقعی در همین کرونا مشخص شد.

تازه نه بابا انرژی هاتون رو نگه دارید، ناله چیه. لازم میشه واسه قبر کندنمون.
یک اپیزود بود تام قبر خودش رو می کند با خیال راحت می خوابید توش تهش گل هم می گذاشت روی قبرش؟ همان.


ممنونم. این بار توی نوت تبلت یادداشت کردم. اگر یادم بمونه.
اقا من رمز پروتون میل هم یادم نمی اید فعلا. ولی عالی هستی که اونجا اکانت ساختی.

نامبرده چهارشنبه 25 تیر 1399 ساعت 23:28

به قول روانپزشکه اطلاعاتت سرجاشه. توی ریکال مشکل داری الان :))
اگر نگرانت کرده که خودت میدونی که دیگه وقت چیه.

مراقبت کن :))

وقت خوابه؟ :)))))
من همین جوری اش هم زیبای خفته شدم اینقدر خوابیدم.
دیشب از ده شب خوابم برررررد تا یازده امروز.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد