این ساعت تنها روز تعطیلم تو هفته از خواب بیدار شدم که کمتر از مرگ نیست،
و اولین احساسم این بود که باید به عنوان یک آدامس برم تو دستگاه آبنبات کشی ویلی ونکا.
یعنی فرض کن از خواب بیدار شی...
اولین فکری که می آد توی ذهنت همین باشه.
-دستگاه آبنبات کشی
-دستگاه آبنبات کشی
-دستگاه آبنبات کشی
جالبه که خودم هم نمی دونم چی هستش. فقط فکرش ..
و جانی دپ رو هم می خوام، لطفا.
اصلا هر وقت دلم می گیره به صورت عجیب غریبی به جانی دپ فکر می کنم و اینکه دوست دارم جانی دپ بیاد با هم گپ بزنیم به انضمام چای یا هات چاکلت. یا اصلا گپ هم نزنیم. یه مدت هم دیگر را نگاه نگاه کنیم فقط در سکوت. نمی دونم چرا از بین هشت بیلیون آدم فکر می کنم این یک خل مشنگ شاید بفهمه. می فهمه به نظرم.
من جانی دپ هستم !
بگو پسر چه می خوای ؟
چی می گذره توی ذهن مریضت !
کثافت میگی چته ،،
یا همین الان با یه تیر خلاصت کنم !؟
این قسمت جانی ،
یاد سگش افتاده اعصاب نداره :\
خدا نکشتت