Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

منجلاب siasat

ولی بازم بین این همه، بیانیه میرحسین موسوی یه دمش گرم نداره؟

بیانیه ش دلم رو خنک کرد تا حدی، بین اون همه ترسو. خاتمی که واقعا بره تو اتاق در رو هم پشت سرش ببنده به بیانیه ش فکر کنه.

دو ساعت گذشته فقط دربست فک زدم و داشتم اوضاع سیاست مملکت رو با اسکاج، آباد می کردم. 

ساکن جنوب تهران هست. داشت از احوال در و همسایه شان می گفت.

سرم درد گرفته انقدر آرواره ام حرکت کرده.


می گفت واقعیه پول می گیرند واسه جنازه ها. گفت به خانواده شان می گند این ها ضد اسلام بودند و باید پول بدید چون ضد اسلام بودند.

بحثمان کشید به اهدای خون. حاضر نبود بره خون  اهدا کنه چون می گفت ج.ا زده کشته من برم خون بدم گند کارشون در نیاد؟ می گفت فکر کردی واسه چی بحران خون اومده. و دیدم منطقه ای صحبت می کنه و احتمالا از اثر های همین کشتار باشه.

خیلی شاکی بود واسه هم شهری هاش.

می گفت تو همسایگی شان یکی بوده، کشته شده. خانواده اش رفتند جنازه اش را بگیرند، دیدند که ارگان های اصلی بدنش را بدون اجازه تخلیه کرده بودند! من عمرا باورم نشد! خیلیههههه! جنایته یا پیغمبر! بهشان گفتند همین که جنازه دادیم خدا را شکر کنید و ببرید سریع خاک کنید صداش رو در نیارید. نظرش این بود که این مملکت وقتی بی قانون باشه هر غلط ضد بشری که دلشان بخواهد انجام می دند و سازمان حقوق بشر خاک بر سر فقط نشسته و نگاه می کنه و زرت زرت می کشه رو عدد کشته ها که اونم عمرا به تعداد اصلی نخواهد رسید.


منم نخ دستش دادم گفتم ببین پویا. برو دنبال پرونده و مستند پویا باستانی. بنده خدا الآن می ره دیگه نمی شه کشیدش بیرون چون تعجبم برد خبر نداشت..


بچه چاقال خوبیه. (فحش نیست تعریفه و ابدا چاق هم نیست) یعنی خب اممممم واقعیتش بین این همه بچه درسخون، یه معدل چهارده ای پیدا کردم که یکم میشه باهاش حرف زد. نه اینکه لزوما هم نظر باشیم. همین تفاوت دیدگاه ها هم خوش می گذره خودش. ولی خیلیه که می تونه نظر بده رو موضوعی که بقیه اصلا دغدغه شان نیست. سر همین جریان شلوغی ها با هم دمخور شدیم. 

خلاصه اره... معرفی می کنم..

اسکاج، بچه ها!

بچه ها، اسکاج!

اصلا هم مهم نیست سنش. که چی. سن مهم نیست. چون الان باز می زنید تو سر من. نمی گم سن دوست جدیدم رو. 

فیلم ها هم همین ایشون چند تا آورده بود برام. چند تا هم منابع دیگر.

خلاصه آره. آلودگی هوا دوستت داریم. تو مایه ی تحکیم روابط، عمیق شدن خط اتو، و کپک نزدن/پدیکولوس هومنوس کورپوریس نگرفتن مایی. 

حالا باز بیایید بزنیم تو سرمان. که کی فردا می ره سر کار. آه.


پ.ن. خبر برف پاک کن لیزری را دیدم. باحاله نه؟ حس می کنم دنیای سایبر من و اینجور چیزا می شه. با لیزر پاک شه شیشه ی پراید. فرض کن.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد