Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

کذب محض، راست ماست

و بعله لینک هم پیدا کردیم.

شایعات حقیقت دارند. من فکر نمی کردم واقعا تا این حد پست و حقیر باشند،

ولی گفت جنازه رو تحویلمون ندادند و گفتند حق ندارید عزاداری کنید. 

گفتند شاید بعد ها که جو خوابید،  اگر پول بدید بهتون بدیم جنازه رو. (حق تیر!!!)

البته چه بهتر. مگه ما مرده پرستیم. مال خودشون جنازه. به چه درد می خوره وقتی زدی کشتیش.  دیگه واسه خانواده ش که بر نمی گرده.  اینقدر جسد و جنازه نگه دارند که داخل گند و تعفن جنازه ها خفه بشند.


یکی از مریض ها هم گفته لباس شخصی ها امروز ریختند خونه شون، داداشش رو گرفتند بردند گفتند شما تو دوربین بودی.

همسرش هم میوه فروش میادین اصلی شهر بوده، یک هفته ست از ترس بازداشت تو خونه قایم شده.

نظرات 5 + ارسال نظر
حمیدرضا یکشنبه 3 آذر 1398 ساعت 00:59 https://www.khodrofanni.blogsky.com

بی خود به خودت فشار نیار عزیز.

وقتی نفهمیده توی خیابان بریزی همین می شود. نباید دنبال این باشید که به هر بهانه ای به خیابان بریزید و دهان خود را پاره کنید و شعار بدهید. من نمی توانم بیش از این واضح صحبت کنم. باید روی نوشته ی من فکر کنید.

بله این روایات بسیار غم انگیز است. قلب هر انسانی را به درد می آورد.

من هر کشته ای را شهید نمی دانم! در طول تاریخ خیلی ها اینطور گول خورده اند و بعد کشته شده اند.

یا اسطوخودوس!

خواستم برایت بنویسم که من هر کشته ای از این جریان را شهید می دانم، ولی دیدم
من هم واقعا هر کشته ای را شهید نمی دانم.
واژه ی شهید کم است. واژه ی شهید را بروید بچسبانید به همان هایی که برایشان نان دارد. سهمیه دارد. زندگی دارد. خب؟

در حق این جنایت، کم لطفی کرده ایم اگر بگوییم شهید شدند.
مثل آن است که به نهنگ سفید بگویی ماهی!

حالم از واژه ی شهید به هم می خورد حقیقتش.

و این نقطه ی پایان مکالمه ی ماست. بر خلاف تو من به واضح ترین روش ممکن صحبت می کنم. اهل پیچاندن خودم و مخاطبم در ملحفه ی کلمه های قلمبه سلنبه نیستم.
پس درست برداشت کن چون مجبور نیستیم درک واحدی از یک موضوع داشته باشیم.
من تو را دعوت نمی کنم روی نوشته های من فکر کنی. بر خلاف چیزی که نوشتی برای من بایدی در کار نیست.
ولی فکر کن. همیشه فکر کن. دقیقا روی نوشته های خودت فکر کن اقلا.
چند تا وبلاگ رفتی این چند روز و ترور شخصیتی شدی؟ یک چرا قبلش بگذار و فکر کن.

محمد یکشنبه 3 آذر 1398 ساعت 19:41

ببین حمیدرضا،دوست عزیز، هموطن، همنوع!
موضوع اینه که آدمی که به هر دلیلی در برابر نفهمیدن مقاومت میکنه نمیشه از نادانی در آورد. موضوع اینه که ایدئولوژی چشم رو کور و گوش رو کر میکنه.
اگه در این سیستم نفع شخصیت تامین میشه، بحثش جداست و بهت حق میدم ازش دفاع کنی. اما اگر اینطور نیست لطفا کمی بیشتر فکر کن.
جواب به خیابون ریختن و اعتراض کردن و حتی تخریب اموال عمومی شلیک مستقیم با گلوله جنگی نیست!

حمیدرضا یکشنبه 3 آذر 1398 ساعت 22:44 https://www.khodrofanni.blogsky.com

من نمی توانم مانند شما رفتار کنم! منتظر موقعیت باشم تا به هر بهانه ای به خیابان بیایم و دهانم را جِر بدهم (مانند شما دقیقا).

هر اعتراضی اعتراض نیست. شاید دقیقا برعکس عمل کند.

من هم خواستم شما روی این موضوع فکر کنید. آیا به راستی به هر دلیلی باید بیرون بریزید؟!

آیا منظور من را متوجه می شوید؟

اگر متوجه نشدید هم اشکال ندارد.

(بروید به جهنم)

حمیدرضا یکشنبه 3 آذر 1398 ساعت 22:46 https://www.khodrofanni.blogsky.com

فقط جای مهم جوابت به کامنت اولم را خواندم. مابقی حرف هایت را باید توی دستشویی ریخت و سیفون را رویش کشید.



حالا اینقدر ناراحت و عصبانی نشو. به هر حال افکار مختلفی توی این قضیه هست و متاسفانه جایی برای بیان بهتر عقایدمان نداریم.

یعنی نمی توانیم واضح تر بگوییم.

خطرناک است. این را دیگر خواهشا بفهم.

رضا یکشنبه 3 آذر 1398 ساعت 23:29 http://t.me/nancyajram

سلام
فقط تو یه مملکتی که دیکتاتوری هست اینطور با تظاهرات برخورد میشه همینه جناب نویسنده اینا دیگه عادی شده.
و یه چیز دیگه هم بهت نمیگم ننویس ولی تو این مملکت نوشتن تو هم چیزی رو عوض نمیکنه من میگم بنویس ولی اسم شخص رو نیار بعد امدی پست گذاشتی چرا گفتین ننویس والا چی بگم بابا اون شخص اول مملکت وقتی میگه بیاید فردا تظاهرات میدونی چقدر بهش فکر کرده؟ ولی تو بدون فکر میای از همه اسم میبری اون میگه فردا بیا تظاهر کن تا مردم رو بزاره جلوی مردم ولی تو از اون دیکتاتور ایران کمتر فکر میکنی بعد چطور انتظار داری حرفات فایده ای داشته باشه؟؟ تو داری با اسم بردن خودتو تو دردسر میندازی اگه میخوای افشاگری کنی تو جای درست با دلیل درست با حرف های مرتبط اینکارو بکن اینجا که جای اینکارا نیست حرفتم به جای نمیرسه جز این که بیان بگیرنت حداقل پروفسور اصول وبلاگ نویسی رو بلد باش اینجا نهایت جای بیان عقاید باشه افشاگریاتو بزار تو جایی که برای اینکار ساخته شده
جدا از اینها میان وبلاگتو میبندن دلم میسوزه اینهمه خاطراتت پاک بشه من جای تو باشم اسم ها رو پاک میکنم!!!!

و یه چیز هم به دیکتاتور و حامیان کودنش امثال حمیدرضا بگم حمیدرضا تو انقدر بدبختی انقدر بدبختی انقدر بدبختی که حتی نمیتونی افکارتو اینجا درست بیان کنی بعد میای از مردمی که 90پله از تو جلوتر وایستادن ایراد میگیری که با هربهانه میان بیرون؟ بله تو کشوری که دیکتاتوری کامل هست هیچ جایی برای اعتراض نداره بله اخر از یه جا میزنه بیرون اینو تو با مغز اندازه ی فندقت نخواهی فهمید همینطوری که نمیفهمی چرا یکباره اینهمه اعتراض شد اینی که توعه کودن بهش میگی بهانه اینو یه ادمی که کارگر هست و هزینه رفتن امد خانوادش هزینه بنزین که مصرف میشه تا بره سرکار نصف درآمدشو میگیره و با اینهمه گرونی این براش اخرین راهه این اعتراض براش اخرین راهه تو نمیفهمی درد مردمو حداقل اگه نمیتونی درک کنی حداقل خفه شو وقتی حتی میترسی عقاید خودتو بیان کنی. که این بهترین کاریه که میتونی بکنی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد