پشیمون نیستم از بیمارستان رفتن وقتی همه دانشگاه ها تعطیل اند
نظرم عوض شد
خبرهایی بود که هیچ جوره دستم نمی رسید مگر از همین راه
اعصابم خورده
جنایت کردند
خیلی جنایت کردند
نامردای. نامرد.
الان فقط می خوام بخوابم. حالم خوش نیست. چیزایی دیدم... چیزایی شنیدم...
خسته ام.
از صد تا تظاهرات شرکت کردن بیشتر فاز داد.
بیدار بشم بهتون خبر می دم وقتی اینترنت قطعه، پشت پرده چه خبره.
خبر بدید منتظریم
خبر دادیم در حد خودمان.
شما هم خبر بدید دوست داریم.
اینجا امن و امانه و هیچ خبری نیست. میشه دست عشقتو بگیری و تمام پیاده رو های شهر رو باهاش قدم بزنی و هیچکی نگه خرت چند.
عجب.
از لرستان بیش از این انتطار می رفت. :)))
بابا چرا این قدر راحت خاموش می شه تهران هم خیلی آرام تر شده..
دوستم هنرای زیباست میگه عصر از انقلاب صدای داد و فریاد و جیغ بلند میومده
ولی خود دانشگاه حکومت نظامی بود، دور نردههای دانشگاه هم هر پنج قدم دو تا مأمور یگان ویژه
درد اینه که نمیشه به بقیه گفت چه خبره
همین بچههای خودمون که دیروز نبودن، داشتن یه شایعاتی میپراکندن که نگو! بعد نمیشه هم اعتماد کرد و چیزی گفت بهشون