Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

اجی مجی لاترجی

مجبورم به معجزه و نیروهای ماورایی اعتقاد داشته باشم.

یک سری اتفاقاتی که می افته با منطق توجیه پذیر نیست.

من یک آهنگ روسی رو شاید سه هفته ست که گم کردم و هیچ نشانه ای ازش نداشتم جز اینکه ریتمش رو  می توانستم به سوت در بیارم. نه اسمی نه نامی نه نشانی...


همان زمان سرچ کردم ولی هیچ واژه ای بلد نبودم ازش و نهایتا به سنگ خوردم و سعی کردم بهش فکر نکنم که اعصابم صاف نشه.

امروز بین کلاس هام.. یک ساعت اومدم خونه. 

بک گراند اکسپلوررم همین طوری یک صفحه از این سایت های معرفی آهنگ هست و هیچ وقت نمی بندمش. آقا همین طوری وسط خستگی ها یک دقیقه قبل اینکه پتو بکشم روی سرم، آخرین آهنگی که معرفی کرده بودند رو گذاشتم دانلود. بدون اینکه معرفی را بخونم حتی. همین طوری. بی هیچ هدفی. صرفا برای اینکه ماهیچه ی دستم رو حرکت داده باشم. 

بعد که بازش کردم آهنگی بود که سه هفته دنبالش گشتم و هیچ وقت دیگه فکر نمی کردم تا آخر عمرم بتونم پیداش کنم.


نکته اش اینه که این کار برای من روتین نیست، آخرین بار... بالای شش ماه پیش همین طور شانسی آهنگ دانلود کرده بودم.

و خودم هم ابدا موجود آهنگ باز و آهنگ دانلود کننده ای نیستم.

برای همینه که احتمالات قشنگ و باحاله. چون بهش می گیم صفر ولی صفر نیست و وقتی اتفاق می افته... آدمیزاد... به وجد می آد!


چرا به لونا لاوگود ایمان نمی آریم؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد