Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

انرژی وارد می کنیم، چه انرژی ای

عمو قنّاد رو آوردند توی خندوانه. :))))))

نظرات 2 + ارسال نظر
شایان شنبه 15 دی 1397 ساعت 17:51

اومدم بهت خبر بدم :))))

تو سانس آخرش؟ :)))
خب جا می موندم که آقای روشن پژوه.
ولی فدایی داری. مرسی. من دیشب تا وسطش دیدم دیگه واقعا مرگ آمد مرا برد و خوابیدم.
چه قدر باحال بود وقتی درباره ی قلقلی حرف می زد. حس می کردم دوباره چهار پنج سالم شده.

شایان شنبه 15 دی 1397 ساعت 21:51

وسط برنامه به این فکر میکردم که چه طور تونستی ازش رد شی و بغلش نکنی :(

بغل؟ کاش اقلا می رفتم حرف می زدم. خب من که خشک شده بودم اولش.
ببین کلا واکنش های احساسی رو به بالای من در حد خشک شدنه و تا مدتی نسبتا طویل سکوت که اول خودم بتونم درک کنم چه اتفاقی در حال رخداده یا اصلا واقعیه خیالیه چه خبر هست.

مغزم در این حد خنگه.
ولی بعدش که به خودم اومدم، هم دور شده بود، هم یهو دلم نخواست اصلا برم جلو. ن م دانم چرا. شایدم هنوز باورم نمی شد خودشه.

حالا دیروز مادرم دیدش، برگشت گفت عَی. اینو آوردن؟ عمو قناد؟ عَی!
هی بهش گفتم نگو اینجور این مجری ما بود. باز گفت عَی.
گوگولیه بابا.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد