Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

و آن قدر لای روزمرگی ها جا می مانی

که نمی فهمی، انجمن محبوب نوجوانی هات... ماه هاست تخته شده.

و دریغ از هیچی... حتی یک اسکرین شات.

دیگه هیشکی نمی فهمه اون آنلاین سبزه ی ۲۰۱۰ من بودم. همون آنلاین لاله که هیشکی نمی شناختش ولی آمار همه شون رو داشت. هیشکی دیگه از چت های نصف شبی که توش استراق سمع کردم و فکر می کردن روبات اینترنتی ام، خبر نداره. از رمز و راز هایی که کشف کردم و جیک نزدم و پیش خودم تنها تنها زیرزیرکی خندیدم. 

همه ی خاطره هایی که یادم هست و یادم نیست، به محض اینکه بمیرم برای همیشه فراموش می شه. یه پیام واسه یکی گذاشته بودم. مطمئن بودم یه روز تو آینده بر می گرده و می خوندش و چشماش پره اشک می شه. الآن ولی می دونم که اون روز دیگه هیچ وقت نمی آد. 

من همیشه فکر می کردم هرچی بشه انجمن پا برجاست. فکر می کردم بعد سال ها دوباره دور هم جمع می شیم...


بچه ها، ما خاطره شدیم! ما حباب روی آب شدیم و زمان ترکوندمون. 


منم دیگه دلم نمی خواد جلو برم تو زمان.

آیدی اونایی که یادم می آد رو روی کاغذ می نویسم تا بیشتر از این یادم نره. همین الآنش هم اسما رو یادم نمی آد دیگه. 


که جهان جمله سراب است...


.:.  یه روزم درباره ی جمع وبلاگامون این کلمه ها رو پشت هم ردیف می کنیم؟ آره. مطمئنم. اون روز هم می آد. و بدونید، اون روز... دقیقا همون روز...  این دوست مجازی تون، با وجودی که هیچ وقت نمی فهمید چی داره براتون می نویسه.... دلتنگ ترینه. و یه مزه های عجیب غریبی زیر دندوناش حس می کنه که از نوشتنشون عاجزه. بدونید تو اون روز، حسرت لحظه هایی رو داره که قدرشو درست حسابی ندونست. اینم بدونید که جای خاطره هاتون، تو مغز کرم زده ش محفوظه. حتی اگه اون قدری پیر شده باشه که هندل هاتون رو یادش نیاد!


نظرات 4 + ارسال نظر
شن های ساحل شنبه 20 مرداد 1397 ساعت 19:55

احتمالا سرور خارجی داشتن انجمن ها یه سرور قوی احتیاج دارن تا بازدید زیاد جوابگو باشه دلار که بالا بره از پس هزینه های سرور بر نمی ان .....یه جوری میگی انگار همین الان میخوای اینجارو ول کنی بری ایش....الان ببین چی کار به آینده داری

سرور رو همون زمان که من فعالیت داشتم دو سه باری عوض کردن،
تخته شدنش واسه این بود که احساس کردن مثل قدیم مفید نیست دیگه. قبل از جریان دلار و اینا تخته ش کردن، من دیر فهمیدم.

بعله، موافقم قطعا باید در حال زندگی کرد اگه مغز معیوبمون بذاره.

نارنجی شنبه 20 مرداد 1397 ساعت 21:14

نوموخوام :(
هرکس تخته می‌کنه قشنگ یدونه از جون های بلاگریم کم میشه
اصلا وقتی یکی تخته می‌کنه منم دیگه نوشتم نمیاد
اما خب آخرش برای خودمم نامفهومه
یه جورایی انگار معلومه که پایانش بازه

از جون های بلاگریت کم می شه؟
هه. من از جونای واقعیم کم می شه!
تا این حد وابسته شم،
ولی خب اینو فهمیدم که دست من نیست یه روز می آد دیگه.
ما حباب رو آب می شیم.

آیدا شنبه 20 مرداد 1397 ساعت 21:31

با اینکه خودم مدام وبلاگام رو حذف میکنم،اما وقتی می بینم کسی وبلاگش رو مینده واقعا ناراحت میشم:(((
امیدوارم اوری ثینگ،هیچ،تهویه ١٧ و himmel حالا حالاها زنده باشن.

رطب خورده منع رطب می کند. مثال عینی. نیست؟ :دی
بیایید مسابقه بذاریم کی بیشتر داغون می شه وقتی وبلاگ حذف شده می بینه. :دی
و مرسی از امیدواری. باعث افتخاره این حسی که به وبلاگامون داری.
منم خیلی امیدوارم ولی چشمم آب نمی خوره،
هیمل که دیگه کلا رفته حاجی حاجی مکه! :))))
من و شایانم مگه تا کی می تونیم باشیم...
زیاد وبلاگ بخون که اگه وبلاگای مورد علاقه ت بسته شد خیلی اعصابت خورد نشه! من که همین کارو می کنم. خود تو هم کم تاثیر نداشتی تو کمک کردنم که بتونم راحت دل بکنم ازین فضا.
یعنی قشنگ به صورت عملی یاد می دی بهمون که دنیا بر آب است... :)))

Shayan یکشنبه 21 مرداد 1397 ساعت 01:10 http://florentino.blogsky.com

تو لیستت من "قناری قهرنده" بنویس که قشنگ یادت بمونه چه موجود مزخرف دوست داشتنی بودم (به خودش نان قرض میدهد)

البته من زیاد هم مجازی نیستمااا..!

جووون بابا ناز نفست قناری. :دی
البته من شماها رو نگفتم بچه های اون ور رو گفتم. هنوز اونقد پیر نشدم اسم اینوریا یادم بره.
ولی حالا یه عکس گذاشتی دلیل نمی شه مجازی نباشی. من خودم اسم فامیلم رو فاکتور بگیری بیشتر از هر مجازی ای اطلاعات حقیقی وارد این فضا کردم.

راس هرم مونی.
تمام. :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد