Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

6

ای کاش سریع تر بتونم خودمو بندازم تو چرخ گوشت ریز ریز شم،

چوونکه اینیستا رسما از تیم ملی هم رفت.


ای دنیا.

جدی چرا نمی شه هیچ واکنشی بیشتر از این نشون داد؟

قلبم چروکیده شده. باید یه واکنشی بالا تر از این  باشه. بالاتر از نوشتن. که نیست.

اصلا دیگه نوشتن خیلی چرت شده.

همه دارن می رن...

همه دارن می میرن...

اینم یه نوع مرگه. تو که تو روز مرگت نمی میری. به عنوان یه قهرمان مردمی، دقیقا تو روزی می میری که  مجبور بشی بگی خداحافظ. تو روزی می میری که دیگه جلو دوربینا نری. 


به این فکر می کنم که تو اسپانیا، اینیستا شیش بود، ژاوی هشت بود.

تو بارسا بر عکس می شد، ژاوی شیش بود، اینیستا هشت بود.

وقتی ژاوی رفت من سعی کردم تو ذهنم جاشو با شماره پیرهن این یکی پر کنم. چون شماره هاشون هی با هم شیفت می شد.

ولی الآن دو تا جای خالی ه! که اگه بخواد پر شه باید با اون بازیکن حاذقی پر شه که دیروز پنالتی خراب کرد!!

من واقعا چشمشو ندارم این شماره ها رو به تن کس دیگه ای ببینم. ای کاش دیگه تیم اسپانیا منحل شه. بارسا هم تموم شه. همه چی تموم شه... 



نظرات 2 + ارسال نظر
شایان دوشنبه 11 تیر 1397 ساعت 13:16

شادی روح عزیز تازه از تیم ملی رفته اجماعا" صلوات..

و بهی نستعین.

عح نمی خوام چرا رفت.
می خوام با پام بزنم زیر دبه. :<

آیدا دوشنبه 11 تیر 1397 ساعت 23:12

قرار نبود یه پست در باب تفاوت چوون و چون بنویسی؟؟!!

مرسی یادآوری.
خیلی ایده ها داشتم و وقت نشده یا حسش نیومده.
این الآن مثلا باید تو چرک نویس ها باشه. چون دیدم احساسم خوب و کافی نیست رهاش کردم و دیگه هم انگار نمی شه ادامه ش داد.
همیشه پست هایی که حس می کردم قراره چیز باحالی از توش دربیاد رو اینقدر ننوشتم و کش دادم و به آینده موکول کردم که فازش پریده به کل. این وبلاگ می تونست روح خیلی قشنگ تری داشته باشه. حس می کنم اصل یادداشت هایی که پتانسیلش رو داشتم بنویسم، هیچ وقت ننوشتم و گذاشتم واسه یه روزی در آینده که هیچ وخ نمی آد. بیشتر حاشیه رو شاخ و برگ دادم. چهار سال محض حاشیه نویسی...
حالا "چوون" همچین چیز خاصی هم نیست. یادگار یکی از دوستان دبیرستانه که احتمالا الآن اسم منو هم یادش رفته تا الآن و دیگه شناسایی م نمی کنه. یه روز به خودم اومدم و دیدم با وجودی که همو نمی شناسیم این تیکه کلامش رو ازش دزدیدم و دلم تنگ شد آنی. همینه کلّش.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد