Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

قبول نیست

یعنی الآن تموم شد؟ امسال خیلی زود تر تموم نشد نسبت به سال های قبل؟


شبیه اون آنزیم های بیوشیمی شدم. یه جایگاه اکتیویتور و فعال کننده دارم...

ولی اینهیبیتور و مهار کننده ش رو ندارم. نیست.

یعنی  به عنوان آخرین نفر تو هر عرصه ای که استارتش رو می زنم باید بیان جمعم کنن که تموم شد دیگه خُله، رحم کن به خودت.


والّا فیتیله م تازه الآن روشن شده.

کلا این فیتیله هه دیر روشن می شه هی.

شما تو تهران جایی که هنوز روشن باشن نمی شناسید؟


به جدم که من عطش رقص و نور و شادی دارم.

خوبم نمی شه این دردم متاسّفانه. هی می آم سیرش کنم بد تر مثل سیاهچاله می بلعه همه چی رو خالی تر می شه.


الآن باید یه سال بیگه صبرکنم؟ نکنید با من این شوخی رو... خیلی کم بود زمانش.

نمی خوام،

قبول نیست...!

امروز رو ری استارت کنید. همین الآن. :-"

[ پا ها را بر زمین می کوبد و لباس های دودی خود را عینهو سگ بو می کشد و از بوی دود لذّت ها می برد.]


پ.ن. از روی آتیش چهار تا محله پریدم. یه روزم اگه زنده بودم پست می ذارم از روی آتیش هفتا محله پریدم که اون روز عیدمه. هدف؛ ست.

نظرات 6 + ارسال نظر
Shayan چهارشنبه 23 اسفند 1396 ساعت 00:41 http://florentino.blogsky.com

ولی بهت نمیاد بری ولگردیا

وی: ملغمه ای از آنچه بهش نمی آد ها در اختلاط با آنچه می خواد ها.

و آخه ناموسا امشب یکم فرق می کرد کلا از بیخ. نوره و دیوانه کنندگی ش. اصلا الآن دوباره حس غریبی دارم.

آیدا چهارشنبه 23 اسفند 1396 ساعت 00:48

کیلگارا همه ی مردم از اینجور سروصداها خوششون نمیاد و بقیه باید یکم مراعاتشون رو بکنن...
ای اغتشاشگر تا الان بیرون بودی بست نبود؟

Shayan چهارشنبه 23 اسفند 1396 ساعت 00:50 http://florentino.blogsky.com

فک نمیکردم بری بیرون. ما اینجا هیچ خبری نبود...چارتا تق تق الکی
تف به این دهات ما...تف
سال دیگه میرم تهران شاید جانبازی چیزی شدم...کانالا نوشتن جنگه اونجا

Shayan چهارشنبه 23 اسفند 1396 ساعت 00:51 http://florentino.blogsky.com

@آیدا

کسی به راه راست هدایت نمیشه...تلاش نکن

نامبرده چهارشنبه 23 اسفند 1396 ساعت 02:44

غلط پیدا کردن از متنی که با هیجان نوشته شده کار عبثیه.
اما اون سال دیگه*اس. :دی

در مورد عنوان پست قبلیت هم؛
یه جوری بود،انگاری جا به جا بود.
زیاد بهش فکر نکردم.شاید اشتباه میکنم.
شایدم از عمد نوشتی...

شن های ساحل چهارشنبه 23 اسفند 1396 ساعت 06:44

اره کم بود امسال من تازه اخرش یاد سیب زمینی تنوری افتادم خیلی خوشمزه اس لامصب. سال های پیش یه استامبولی داشتیم داخلش یه آتیش حسابی درست می کردیم بعدم سیب زمینی تنوری درست می کردیم و سوسیس مضر ولی خیلی خوشمزه میشد امسال وقت نشد:).
از بالن آرزوها نگم برات یکیشون رفت خونه همسایه به درخت کاجشون گیر کرد همه استرس گرفته بودن الان خونه همسایه آتیش می گیره اخر با سنگ و چوب آوردنش پایین شوخی شوخی داشت آتیش می گرفت:))))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد