Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

شت ولی این که مُرد

اون یکی رفیقم  رو هم خودم داشتم با دست خودم به کشتن می دادم

فرض کن خبر مرگ یکی از دوستاتو به یکی دیگه بدی

چه جوری؟

با پس زمینه ی نفس های سنگین و هوار هوار و حرف که نمی تونی بزنی مثل لال ها پشت تلفن صدا در بیاری فقط

بعد اونم چون همیشه حالت شنگولت رو دیده هنگ کنه هی از تو خوابگاشون داد بزنه چیه کیلگ حرف بزن

و تو باز سعی می کنی حرف بزنی

صدای اورانگوتان وحشی می دی پشت خط


گفته بودم اینو؟

من فک کنم یکم مشکل تنفّسی داشتم از بچگی

عصبی که می شم دچار آپنه ی تنفسی می شم نمی تونم حرف بزنم نفس بند می ره

بعد سعی هم که می کنی یه مشت تنفس تند و سریع و سطحی می مونه تو مشتت که اکسیژن نمی رسونه فقط خسته ترت می کنه

حالت آپنه چه جوریه؟


چیز می کنی.

فرض کن امتحان ورزشا چه شکلیه؟ بیست دور دور زمین بدو.

خب دقیقا بعد اینکه اون بیست دور رو دویدی باید سعی کنی حرف بزنی:


سَ.. ههی... لام... ههی...

می... ههی... گم... ههی... از... ههی... ههی... فُ... ههی... لا... ههی... ههی... نی... ههی...

خَ... ههی... ههی... ههی ...

بَر... ههی... ههی... ههی...

دا... ههی... ههی... ههی...

ری؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد