Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

پارو نکن جون جدّت

هر یه دونه پارویی ک می زنه و می ریزه تو باغچه،

مثل اینه ک می گیره یکی از پاپیلاری ماسل های قلب من رو به همراه با کوردا تندینا هایی که بهش وصله رو از بیخ می کنه می ندازه جلو سگ!


ولی تصمیم گرفتم واسم مهم نباشه دیگه. من یه بار دیگه برف رو خواهم دید. قبل از اتمام بیست سالگی م. و اون روز در بی دغدغه ترین حالت ممکن، این قدر می رم ول می چرخم ک  ذات الرّیه کنم و بمیرم. ؛)

و تو چهل سالگیم هم  به همراه لاشه ی باقی مانده از  روباه قطبی درونم، همه ی این عقده های روانی مو می زنم تو دهن هرکسی ک خواست درباره ی درآمد دکتر جماعت زر مفت و اضافه بزنه. خط و نشان. 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد