Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

مزاحم تلفنی

الآن یک فردی زنگ زد به گوشی میهمانمون،

اوّل مشاهده شد ک خوش و بش کردند و ته ش به جیغ جیغ و فحش و قطع تماس کشید.

جویا شدیم گفتن هیچی بی خیالش خانمی بود که مزاحمم شد. :-" 

گفتیم ک یعنی چه؟

در حالی که بر افروخته بود، فرمود ک هیچ! ابتدا لختی حال و احوال کردیم، و وقتی گفتم به جا نمی آرم ازمن پرسید آیا کمی وقت دارم و در انتها به من پیشنهاد دوستی داد.


دختره یازده نصفه شب زنگ زده به زن شصت ساله و  واسش عشوه اومده گفته :"باهام دوست می شی؟"  

بعد مثلا من دبیرستان ک بودم، شب امتحان اجتماعی رسیدم به یه صفحه ازین فعالیت های کتاب که  از قضا سفید مونده بود، و تهش بعد دو ساعت کلنجار رفتن روم نکرد تو اون ساعت زنگ بزنم به رفیق فابریکم بگم میشه برام بخونی وارد کنم؟ و شانسم زد و اد روز بعدش سوال اومد. :-"


وخلاصه الآن دارند تحلیل می کنند که مردم چی می زنن و ساقی شون کیه.

# جان عجب دنیایی شده. خوشم اومد. مرز ها دارن در نوردیده می شن. 


ولی می گما، اگه مردم تا این حد بد برداشت نمی کردن، من به شخصه خیلی از این روش رندومایز شده ی دوست پیدا کردن خوشم می آد. دوست شده حتّی رفیق معمولی نه حالا نیمه ی فلسفی گم شده ی یافت نشده مثلا. :)))

رندوم یه شماره بگیری و خوش شانس باشی یه آدم غیر لال گوشی رو از یه ور دیگه ی جهان برداره، یه پنج دقیقه فارغ از غم دنیا گپ بزنین شده حتّی در مورد اینکه چرا تم پنل کاربری بلاگ اسکای آبی ه و مثلا می تونست قهوه ای باشه جای این رنگ یا خاکستری حتّی.

و بعدشم قطع کنید و بین هزاران شماره ی دیگه که تو جهان وجود داره واسه همیشه گم شید هر دو تاتون.

باحاله خب، چی کنم.

این فرض که "پشت خط یه آدم رندوم از هفت میلیارد آدم جهانه که فقط همین پنج دقیقه تا آخر عمرت باهاش حرف می زنی، پس هر زر مفتی که می خواهید بزنید دور هم." سر حالم می آره.

بعد فرض کن بیش از هفت میلیارد (!) بار می تونی این چرخه رو تکرار کنی و عملت تکراری نباشه.

ناموسا سر حال می آد آدم با این حجم زیاد از بشری که تو جهان ریخته...!


Main () {

Randomize() ;

}

نظرات 9 + ارسال نظر
Shayan سه‌شنبه 5 دی 1396 ساعت 23:41 http://florentino.blogsky.com

از مهمونتون شماره مزاحمه رو بگیر تماس بگیرم نهی از منکر و بعد از اون امر به معروفش کنم (کتاب دین و زندگی را میبندد)
.
.
خب شماره م بدم رندوم زنگ بزنی رفیق فلسفی شیم؟

خخخ اینقدر مزاحم تلفنی ت می شم، این قدر فوت می کنم دهنت صاف شه.

ولی فلسفی رو نچ شرمنده، گفتم رندوم باشه طرفم، تو که الآن رندوم نیستی دیگه رو تو نمی شه امتحان کرد...

Shayan سه‌شنبه 5 دی 1396 ساعت 23:42 http://florentino.blogsky.com

این شکلک آخریا را هم نفهمیدیم

شکلک نیست...
تیکّه کُده،
کدی ک باهاش عدد تصادفی تولید می کنن تو کامپیوتر مثلا البتّه همین جوری عشقی نوشتم کامل نیست،
برنامه نویسی و این چرت و پرتا.
مثلا خواستم بگم ک من خیلی شاخم و برنامه نویسی حالیم می شه. :))))

[ بدون نام ] سه‌شنبه 5 دی 1396 ساعت 23:51

کاری نداره موبایلت رو بردار و یه شماره همینجوری بزن:))

از تمام کار های عالم فقط همین یه کام رو از دنیا نگرفتم ک پیشنهادش به لطف خدا بهم داده شد. :))))
کار لوسیه، تو اردو ها زیاد کردیم دیگه تکی ش حال نمی ده.

آکوا چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت 00:08 http://aqualifestory.blogsky.com/

همینجوری تو وبلاگ های بروز شده وارد وبلاگت شدم.
نوشته هات به نظرم جالب میاد. ولی هنوز کامل نخوندم. وقت کنم باز برمیگردم و میخونم.

راستی سلام. و شبتون بخیر

بعله بعله. سپاس های فراوانِ گل و بتّه دار. :{

شن های ساحل چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت 00:28

به این میگن ایده:)خب پس نرم افزارشم بنویس خلاص ترجیحا اندروید باشه من استقبال میکنم:)))))

می بینی... می بینی؟ هعی.
آفرین. من دقیقا همین جوری دارم ایده هامو به فنا می دم. ببین هیچ سایت و اپلیکیشنی با این محوریت وجود نداره. این قطعا می گیره اگه بسازمش. چون مردم قرن بیست و یکی به شدّت آدم های تنهایی شدن و به سمت افسردگی می رن و به این اپلیکیشن معتاد می شن جون خودم. تازه ّه نظرم اپلیکیشنش جفا می کنه ایده شو. باید یه مستر سایت گنده بشه مثه اف بی توئیتر و فلان. یه سایت صرفا واسه پنج دقیقه رندومایز کردن آدما.
+ می سازمش.
الآن مثلا این گوگل گلس رو دیدم جدیدا خورده تو پرم. لعنتی ایده ش از هفت سالگی تو ذهنم بود. :(((

شن های ساحل چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت 01:12

کیلگ دوباره زلزله اومد مواظب خودت باش:(

شانار چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت 13:20

الان دیگه تلگرام هم همچین قابلیتی داره...! که شما به طور ناشناس رندوم با یه ناشناس دیگه چت میکنی!(منظورم اون بات پیام ناشناس نیست)

کلا به تلگرام وارد نیستم راستش. :-"
ولی من یک اپلیکیشن خیلی جهانی محور تر مد نظرم هست ک هدف غایی ش همینی ک می گم باشه. نه اینکه یه فیچر نسبتا ناکامل باشه کنار بقیه ی ویژگی هاش.

Shayan چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت 16:44 http://florentino.blogsky.com

@شانار
اونام تا میگی پسرم یه فحش میدن بلاکت میکنن :/

درد می دونه.

رها پنج‌شنبه 7 دی 1396 ساعت 15:26

خیلی کار باحالیه.
من وقتی دبیرستانی بودم یکی دو بار با دوستام یا وقتی تنها بودم و حوصلم خیلی سر رفته بود این کارو کردم. یادش بخیر
ولی واقعا کاش این کار بین مردم اینقد عجیب و غریب نبود. زنگ میزدیم 5 دقیقه هر چه دل تنگمون میخواست مینالیدیم و بعد تمام :))
تازه شاید بین این آدما دوستم پیدا میکردیم!

من از خود کار مزاحم شدن دفاع نمی کنما. :))) پایه ی ژانگولر های دبیرستان بود و واقعا لذّت نمی بردم چون یکی اون ور خط داشت اذیت می شد و اعصابش می ریخت به هم، حالا ما همه این ور خط یاه یاه یاه. حرکت قشنگی نبود خب. لذّت مقطعیه.
ولی آره اینکه هر دو طرف راضی و پایه و روده دراز، حرکت فوق العاده باحال و سرگرم کننده ای می شه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد