Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

فینال چمپیونز لیگ

یک ثانیه فقط  یک ثانیه رفتم دست هام رو بشورم، یووه گل خورد. :/

قیافه ی این جوجه فوکولی گل زن هم شده شبیه اینایی که می رن شمال آب و هوا بهشون نساخته. 


بهروز رسانییییییییی: یس. تا اومدم بنویسم مساوی شد. بنازم به این برگردونت هر کی که بودی. فوتبال به این می گن بعد بازیکنای ایران مثل مترسک کنار هم خاله بازی می کنن.


بهروز رسانیییییییییی بعدی: داریم قربون صدقه ی بوفون می ریم ما، مامانم می گه این کیه خودش رو شبیه وحشی ها می کنه؟ بهش می گیم بوفونه! می گه چی؟ فی فوله؟ بابام می گه خانوم اون که قرص آهنه، بوفون بوفون. از تلفن تله ش رو حذف کن یه بو بذار جاش! قشنگ در حکم مجید جان دل بندم بود این حرکتش.


آپدیت: انصافا آب دستتونه پاشید برید ببینید. حالتون می آد سر جاش. ضمانتی. به شرط چاقو.


آپدیت وسط نیمه: مامانم برای معدود بارهای عمرش اومده نشسته ور دل ما فوتبال نگاه کنه. الآن داره سعی می کنه ببینه تیمی که مقابل رونالدو ی خوشکلش داره بازی می کنه اسمش چیه... جوو؟ جیو؟ جیوه؟ جیوانتد؟ آلمانه؟ فرانسه س؟ هعی. افق لطفا. محو می شم. 


آپدیت بعدی: انصافا این بازی  یه خورشید بیشتر نداره. همون کسی که رنگ لباسش رنگ خورشیده و وقتی توپ رو می گیره خوشگل ترین لبخندش رو تحویل می ده. هو هوووو هووو هووووو. خورشید کی بودی تو؟ ای خداااا. هزار بارم حمله کنید بوفون میگیره ش. اون یه بارم من نبودم تشویقش کنم از زیر دستش در رفت.


تف رسانی: گل خووووووووورد. یکی بیاد در دهن فردوسی پور رو گل بگیره. خودت خسته و نا امیدی مرتیکه.


تف به توان تف: آقا من برم دیگه سر و گردن بخونم کم کم. گل سوم رو هم خورد. :/ گزارش گر کوفتی داره می گه بوفون الآن داره با خودش فکر میکنه شاید دیگه هرگز تا آخر عمرش نتونه فینال رو به چشمش ببینه. آخرین تلاش ها برای فتح قهرمانان اروپا. آره دروغ نگم منم از اول بازی دارم به همین فکرمی کنم. :(


جدید: یا خدا. بیل داره می آد. آی قلبم. نمیییییی خوام بوفون بیشتر گل بخوره. نمیییییی خوام.


آپدیت آپدیت ها: نمی دونم این زیدان خودش رو می زنه به نفهمی یا واقعا فکر می کنه وقتی از اون گوشه ی زمین داد می زنه همه ی اعضای تیمش صداش رو می شنون؟ درکی از بعد و مسافت نداره کلا. هی دهنش رو تا منتهای وجود کش می آره هوار می کشه.


و هم چنان: بله. یووه ی ده نفره. آلان خودم رو کف خونه به آتیش می کشم. گل بگیرن. 


به روز رسانی پنج دقیقه به آخر: خیلی خوبش کردی راموسو. وقتایی که تو تیم ملی اسپانیا نیست ازش خوشم نمی آد. یه لقدم از طرف من می زدی.


به روز رسانی سه دقیقه به آخر: این فردوسی پور از احسان علی خانی یاد گرفته هی می گه شیطنت شیطنت؟ آقا یکی بیاد شیطنت رو تعریف کنه. :/


آپدیت چند تا مونده به آخر: اون دختره با اون چشمای قرمزش تو سکوی هواداران یووه. همون. و گل چهارم. و جمله ی ساموئل بکت که داره توسط دهن توانای فردوسی پور تکرار می شه: حالا که داری می بازی، سعی کن بهتر ببازی.


آپدیت دو تا مونده به آخر: زیدان رو نشون میده.ایزو فاگوس زمزمه می کنه قاتل قاتل قاتل.


آپدیت یکی مونده به آخر: یعنی من یک بار بعد عمری گفتم یه تفریح به خودم بدم. دیگه ازین کارا نمی کنم.شما هم خیلی خوب کردید ندیدید. گل خوردن بوفون دیدن داره، ولی انصافا دلتون می آد ببینیدش اصلا؟


آپدیت آخر: ولی بوفون داره می خنده. عشقی عشق. 


آپدیت آخر تر: مگه مهد کودکه؟ جمع کنید ببرید بچه هاتونو. آدمای لوس. بچه ها رو فقط برای ابراز احساساتشون می خوان. 


آپدیت آخر تر تر: بوفون زیدان را به یاد گذشته گرم در آغوش می کشد.


آپدیت آخرترین: داری می خندی، ولی اونی که بردی بالای سرت باید بالای سر بوفون می بود لعنتی. این لبخندت رو به بوفون بدهکاری. الهی از دستت ول شه بخوره تو کلّه ت. 

نظرات 3 + ارسال نظر
منا. سه‌شنبه 16 خرداد 1396 ساعت 16:00

چه باحال!فقط رئال!پ.ن .یه شب سر رئال و بارسا با داداشم یه دعوای حسابی کردم!!!

دیگه کارم به کجا رسیده تو وبلاگ خودم واسم کرّی می خونن. :))
متانت خود را حفظ کرده و برای رئالی ها ایام خوشی را آرزو می کنیم.

شن های ساحل چهارشنبه 17 خرداد 1396 ساعت 10:32

سلام اژدها کوچولو چطوری؟رفته بودم مسافرت ببین چی پیدا کردم.خوده خودتی اصلا کپی برابر اصل:))))
http://uupload.ir/files/7145_20170607_102111.jpg

ای واااااااهااااااای.
دقیقا خودمم. فلس هاش رو ببین چه با شکوه ن. یه اژدهایی هم بود، توی انیمیشن شهر اشباح به نام آقای هاکو. اونم من خیلی دوستش داشتم وقتی تبدیل به اژدها می شد.
ولی عکس رو وقتی باز کردم، سرعت اینترنت خوب نبود، ذره ذره از گوشه شروع شد باز شدنش. بعد خیلی هیجان انگیز طور بود. اوّلش که داشتم از استرس می مردم که نکنه واقعا قیافه ی خودم رو ببینم تو اون عکس. بعد که فهمیدم یه شیء هست، سعی کردم حدس بزنم چیه. تا دو سوم پایانی فکر می کردم عکس کنده کاری شده ی مرغ هست روی این ظرف های فلزی زینتی. بعدش به نتیجه رسیدم اژدهاست. :)))

شن های ساحل چهارشنبه 17 خرداد 1396 ساعت 16:03

گیلک مواظب خودت باش تهران شلوغ شده:(

چه قدر شبیه مادرم گفتی. :))
اونم تو راه زنگ زده بهم می گه بعد امتحان سریع مستقیم بری خونه، تو خیابون ول نچرخی با دوستات هم جایی نری می گن شلوغ شده.
البته اون زمانی که این کامنت رو نوشتی عملا دیگه فکر کنم سر و صدا ها خوابیده بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد