Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

تو خورشید منی امّا چه خورشیدی خب سوختم :|

   رفته بودم کاغذ کادو بخرم، یکیش لیمویی رنگ بود و روش نوشته شده بود:

 تو مثل خورشیدی امّا خورشید هم گاهی چشم آدم را می زند...

   یک ربع تمام جلوی ویترین کاغذ کادو ها دچار غلیان احساسات درونی شده بودم که آیا این رو بخرم باهاش کادوهای روز پدر رو کادو کنیم یا نه. خب یعنی خیلی شبیه جمله ایه که اگه می خواستم خود واقعی م باشم شاید حتّی یکم غلیظ ترش رو تحویل بابام می دادم، ولی تهش از تجربیات تلخ و ناگوارم در روز  مادر استفاده کردم و با کاغذ کادوی زرد لیمویی خداحافظی کردم و ساده ترین کاغذ کادوی ممکن رو برداشتم و حساب کردم و اومدم بیرون در حالی که با خودم آرزو می کردم که امیدوارم در همون لحظه ای از روزی که دیوونه شدم و خواستم یکم از احساسات واقعی م رو به اطرافیانم بگم، با سرعتی مافوق نور زبونم تبخیر بشه چون اگه این اتّفاق نیفته، اصلا واکنش جالبی نشون نمی دن و سرم برباد می ره که خب طبیعی هم هست.

   به هر حال حتّی اگر هم می خریدمش، کلا بابام از این تیپ هایی نیست که خیلی دقّت کنه به کاغذ کادوی نمی دونم جوراب روز پدر. :))) صرفا تمیز بازش می کرد و تحویل خودم می داد و می گفت: "بیا لوله ش کن برای دفعه های بعدی که خواستیم چیزی رو کادو کنیم." آره دیگه تیپش اینجوریه.


   تو راه برگشت داشتم فکر می کردم به طرّاح بدبختش، که آخه چی کشیده که داده این جمله رو بزنن رو کاغذ کادو. و این که چقد دل داشته که طرّاحی کردتش و واسه ش اپسیلون مهم نبوده که طرحش نسبت به طرح های عاشقانه و قلب دار و گل و بلبل طور دیگه کمتر بفروشه یا اصلا حتّی نفروشه! در عین شیرینی حسّ یه بسته ی کادوپیچ شده، داره یه جورایی زیر پوستی به طرف می گه دلمو زدی!

بقیه ی راه رو با فکر کردن به این سوال پیمودم که:

   "اگه یه جعبه ی کادوپیچ شده داشتم که طرح کاغذ کادوش این بود،  به چه کسایی دلم می خواست بدمش؟"

و به اندازه ی هر سنگ فرشی که از روش قدم برداشتم، یه آدم تو زندگی م پیدا کردم که این بهترین کاغذ کادویی ه که میتونم پرت کنم تو صورتش. با وجودی که همیشه هم سعی می کنم نقطه های مثبت آدما رو ببینم...

شما ها هم دلتون خواست بشینین با خودتون دو دو تا چهار تا کنین ببینین چند نفر در آن لحظه به عنوان پاسخ قطعی این سوال می آن تو ذهنتون. امیدوارم جوابش صفر باشه، صفرم نشد دیگه کمتر از ده باشه. اگه اینا نشد، تبریک می گم. دی را را رام! شما هم مثل من یه آدم کینه ای بد بخت هستین که بعد از گذشت میلیون ها سال بازم نمی تونه کسایی رو که حتّی دیگه قیافه شون رو هم به یاد نمی آره ببخشه.


+ راستی می گم نکنه همه ی تفسیر هام غلطه و مثلا این جمله هه یه معنی زیبای پنهانی داره مثل سوال قرابت معنایی های تست های ادبیات کنکور؟ هوم...؟


پ.ن: این عکس گل شنبلیله ی بنفشه. توی راه از روی یه بوته ی سبز شده کنار پیاده رو کندمش. (آره همین قدر بی فرهنگ، هنوز نمی تونم خودم در در مقابل کندن گل و لقد زدن به گربه های خیابونی بی تفاوت نشون بدم با وجودی که ادّعای حامی محیط زیست بودن رو یدک می کشم!) اسمش رو از خودم در آوردم چون نام واقعی ش رو بلد نیستم. دبیرستانی که بودیم تو سمپاد یه سرود داشتیم به نام شنبلیله. :))) خوندنش همون قدری بهم حس خوبی می داد که بوییدن این گل. برای همین با وجودی که تا حالا گیاه شنبلیه (اصلا گل داره؟ :|) رو ندیدم، تصمیم گرفتم ملقبش کنم به این اسم.

و می دونید چیه، قیافه ی ظریفش رو بی خیال...،

ای کاش می شد بوش رو براتون بفرستم. در آینده یه سیستمی می سازم که بشه باهاش بو رو هم مثل صدا و تصویر انتشار داد و مشهور می شم سر همین قضیه. ازین بگذریم...  شاید بشه گفت ترکیب بوی یاس و مریم. یا شایدم یاس و نرگس. در حال حاضر دو تا گل نرگس و مریم رو قاطی کردم.علی ایّ حال خفنیش اینه که یاس و مریم و نرگس رو الآن همه می شناسن دیگه. ولی این شنبلیله ی بنفش یه بوته ی تکه. که کسی هم بهش توجّه نمی کنه و همه از کنارش رد می شن. و گم نامه. و شااااخ.



نظرات 5 + ارسال نظر
Elsa دوشنبه 21 فروردین 1396 ساعت 22:15

عاقا ما به همینا میگیم یاس :|
تازه دانشکدمون هم پر از ایناس
من هرروز چنتا شاخشو میچینم میبرم خونه
خونه ی قبلیمون تو حیاط ازاینا داشتیم
خشک شد :(

:|
پس به اون سفیدا که می پیچه میره بالا چی می گین؟
آقا دانشگاه جدید ما برهوته... کویر لوته. دانشگاه قبلی تو شهرستان بود درخت توت داشتیم هوار هوار! :))) الآن تو اینجا همین که گربه ی دم سلف داریم خدا رو شکر می کنیم. به عنوان درخت هم نوبتی با دوستام فوتوسنتز می کنیم آلودگی تهران تحت کنترل باشه. :)))

پروفسور دوشنبه 21 فروردین 1396 ساعت 23:05 http://otagham.blogsky.com

پس زمینه ی عکستونو یه رنگ دیگه انتخاب میکردید, به نظرم عکستون قشنگتر میشد!

راستش واسم زیبایی ش مهم نبود، ثبت لحظه بود بیشتر چون داشت پژمرده و پژمرده تر می شد. هر چند با همین پس زمینه ی مات و نزدیک سوژه هم من خیلی به چشمم خوشگل میادش چون دوستش دارم. عشق چشمامو کور کرده. :)))
تقریبا همه ی عکس های بلاگم رو با پس زمینه ی همین میز کامپیوتر گرفتم و آپلود کردم. به مقادیر زیادی هم رو این وسواس غیرقابل درکی دارم . :))) تازه ترس هم هست پشتش.

Elsa سه‌شنبه 22 فروردین 1396 ساعت 00:11

به اونا میگیم یاس سفید به اینا یاس بنفش :)
ولی تو منطقمون همه جا از این یاس بنفشا هست از اون سفیدا خیلی کم پیدا میشه

ما دانشگاهمون خیلییییی خوبه بخصوص الان که بهاره
همه جا گل عه از همین یاس گرفته تا آبشار طلایی تا اون گل زرد کوچولوهای رو چمنا
اوووووف گربه هاعم که وِلَن همه جا :|
اگه شد عکس میگیرم از یاس های دانشگامون میفرستم برات :)))))

:| شنبه 2 اردیبهشت 1396 ساعت 23:51

الان مثلن میخاستی بگی تیزهوشان درس خوندی سوسول؟ :|
من ب کسی ک این جمله تو زندگیم در وصفشه اصن کادو نمیدم :)

:))
من تیزهوشان درس خوندم و لازم بشه جار هم می زنمش چون یکی از تک ترین مقوله هایی ه که تو زندگیم به چشم یه شانس خیلیییی خیلییییی گنده نگاه کردم بهش همیشه. چه بسا توی همین وبلاگم هزار تا پست در مورد مدرسه م و نحوه ی تدریسش و خاطراتم اون تو آپلود کردم و اصلا کارم به جایی نکشیده که بخوام در لفافه ی کلمات "مثلن" بخوام بگم تیزهوشان درس خوندم.
فلذا اون واژه ی ته جمله، بد جوری تو ذوق می زنه و بی ربطه. اسمش افتخاره، عرقه. و نه سوسول بازی. :))))
با بقیه ی نظرت هم مخالفم حتّی. نمی شه یه کسی خورشیدت باشه، بعد دلت نخواد بهش کادو بدی. اگه احساس می کنی که می تونی بهش کادو ندی، پس اون طرف قطعا خورشیدت نیست، و اصلا این جمله در موردش صدق نمی کنه و داری رو دیوار اشتباه یادگاری می نویسی...

:| دوشنبه 4 اردیبهشت 1396 ساعت 00:53

لازم نشده ولی جار هم زدی!
اگه بخام بحث کنم خیلی طولانی میشه و اصولا ادمی هستم ک خودمو درگیر این چیزا نمیکنم ! و هیچ وخت هم تو بحثا کم نمیارم .
اینو گفتم بدونی مهم نی باور کنی یا نه. ولی فقط همینو میگم اگه واس شما تک ترین مقوله زندگی و شانس و "عرق" و ایناس واسه ما سوسول بازیه! الان ک دارم اینو مینویسم راموس اخراج شده و من دارم از خوشحالی میمیرم :)
خورشیدی ک دلتو بزنه ک خورشید نیس دیگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد