Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

SS

این اس اس منه، دوسش دارم یه عالمه. :))))

باورم نمی شه تونستیم زیرزیرکی از چاوی هرناندز ببریم. یوهوووو.

می دونی کیلگ الآن حس می کنم که چقد چاوی حس مزخرفی داره تو این تیم به درد نخور جدیدش. یاد خودم می افتم  و حس می کنم باهاش نقاط مشترک زیادی دارم. بین یه سری ها بیفتی که هیچ سنخیتی باهات ندارن، زجر آوره. تازه بد ترش اینه که از یه جای خوب به همچین جهنّمی نازل بشی... یعنی مزه ی محیط خوب  قبلا رفته باشه زیر زبونت... خوب واقعا بارسا با اون همه دوستای خفنش کجا اینجا کجا... اینکه اینقدر راحت دیگه کسی حتّی به یادش نمی آره و اینجا باید اینقدر تنهای تنها یکه تاز میدون باشه بی هیچ رفیقی که در شان ش باشه. دلم واسش می سوزه... همون قدر که واسه خودم می سوخت وقتی پارسال افتاده بودم تو اون دانشگاه جهنّم درّه ایم و هیشکی هم فازم نبود! وای فکرش هم اسیدیه.


خب حالا بریم سر بزن بکوب بعد برد استقلال.نمی دونم من همیشه خیلی حس خود شاخ پنداری ای داشتم و هیچ جوره زیر بار نمی رفتم که طرفدار یه تیم ایرانی باشم. اگه رو راست باشیم فوتبال ایران آشغاله و اصلا ارزش وقت گذاشتن رو نداره.

ولی به هر حال هر وقت یکی بهم گفت کدوم تیم جواب دادم استقلال. پس دلیلی نمی بینم شادی امشب رو از خودم بگیرم. به مناسبت برد اس اس هم رفتم اون آهنگ مجید اخشابی که می گه "ای میهن من به پای تو جان شیرین را افکنم" رو درست درمون حفظ کردم، چون درست بعد برد اس اس پخشش کردن و من دیدم از بچگی تا حالا دوستش داشتم ولی فقط با یه سری اصوات نا مفهوم سعی می کردم باهاش هم خوانی کنم.  :))) و نهایتا یادش گرفتم و باهاش خوندم و کلی فاز داد.


پ.ن: دیشب رفتم مایکل اسکافیلد ببینم، نشد همون موقع بفرستمش پست رو... چرک نویس شد. ولی دلیل نمی شه نفرستمش ک...! به هر حال این اس اس منه، دوسش دارم یه عالمه.

پ.ن تر: یه چند تا از نمره های دیگه م اومده. وقتی داشتم می دیدم کارنامه م رو یهو واسم جالب شد که چرا هر ترم کارنامه م اینقدر شبیه ده بیست سی چلی می شه که تو ابتدایی می کردیم تا گرگ مشخص شه. یعنی خوب نیگا اون موقع می گفتیم ده بیست سی چهل پنجاه شصت هفتاد هشتاد نود صد...! الآن کارنامه ی منو از بالا که بخونی با یه الگوی مشابه به همچین چیزی می رسی:  چهارده، پونزده، شونزده، هیفده، هجده، نوزده، بیست...! :))))  دو ترمِ پیش هم همین بود. از هر رده یه نمره ای داشتم. خب می دونم خل بازیه ولی خوشم می آد ازین تنوع. :))) یعنی مثلا اگه اون چهاردهه بشه پونزده و به جاش دو تا پونزده داشته باشم اعصابم رو خورد می کنه و ناراحت می شم. همون روند دبیسیچلی خودم رو دوست می دارم.

پ.ن ترین: شما دال بند رو گوش داده بودین تا حالا؟ من تازه پیداشون کردم. آهنگ زیاد ندادن بیرون، ولی دوست داشتم همون چند تا آهنگ محدودشون رو. خب به عنوان پیشنهاد بذارین تو لیستتون آهنگ در دست بادشون رو. بعد احتمالا اگه تیپ شخصیتی مون مثل هم باشه دیر یا زود می رین بقیه ی آهنگاشون رو هم دان می کنین. اوهوم. منم الآن دارم گوش می دمش. کسی هم نیست بگه کمش کن اون آهنگو کیلگارا! خوبه دیگه.

نظرات 8 + ارسال نظر
miss_love چهارشنبه 20 بهمن 1395 ساعت 18:21 http://top700.ir

برایتان موفقیت توام با سر بلندی آرزومندم
شما هم به من سر بزنید واقعا دست گلتون درد نکنه،تشکرررررررررر
56168

ای کاش واقعا یادمون می دادید کسب در آمد از اینترنت رو اگه واقعا عمل شدنیه! من پول ندارم بدم پای این پکیج ها. پول داشتم اوّل می رفتم پک نرم افزار های تخصصی ای که چند سالیه می خوام رو می خریدم.

محمد چهارشنبه 20 بهمن 1395 ساعت 18:34 http://shendabad-amuz.blogsky.com/

سلام وب خوب و زیبایی دارین
اگه صلاح دونستین از وب بنده هم دیدن فرمایید

سلام، تشکر.
دیدن فرمودم. از حکایت تاگور خوشم اومد... چند تا از جمله هاش رو می نویسم اینجا یادگاری بمونه:

+ فقط چند ثانیه طول می کشد که زخم های عمیقی در دل آنان که دوستشان داریم ایجاد کنیم، امّا سال ها طول می کشد تا آن ها را التیام ببخشیم.
+ ثروت مند کسی نیست که بیشترین ها را دارد، کسی ست که به کمترین ها نیاز دارد.
+ همیشه آدم هایی هستند که ما را دوست دارند ولی نمی دانند چگونه احساساتشان را نشان دهند.

Elsa چهارشنبه 20 بهمن 1395 ساعت 20:16

دال دال دال
عاااالی ان :)
ببین یه وقتی به حدی ازجنون رسیده بودم درمورد آهنگاشون که برای پابلیش اولین البومشون میخواستم جدی جدی بلند شم بیام تهران از دست خودشون آلبوم اولشون رو بگیرم با امضای همشون :)
خب ولی الان از بس گوششون دادم خسته کننده شدم برام..
ولی dancing my songشون همچنان در صدر پلی لیستم قرار داره :)
بعد تازه نکته ای که باعث میشه این همه دوسشون داشته باشم وجود یه زوج دوس داشتنی بینشونه :)
غزل مهدوی و شایان شکرابی
شایان پزشکیشو تازه تموم کرده :) و خب تااونجایی هم که میدونم پدرشون یکی از استادای بزرگ دانشگاه ایران بودن (یا هستن)
برام جذابه که همراه با درسش موسیقی رو به صورت حرفه ای ادامه داده :)

السا اولین بار از کجا شناختیشون؟ بعد حالا بعد از آشنایی از کجا این قدر خوب جیک و پوکشون رو در آوردی؟ یعنی تا محل کار بابای طرف هم رفتی جلو. :))) عالی بود، تا حالا به هیچ گروه موسیقی ای اینجوری نگاه نکرده بودم که برم سابقه ی خواننده ها و نوازنده ها رو در بیارم و بهش فکر کنم، صرفا به همون موسیقی گوش دادم... قیافه ی خیلی از خواننده های مشهور رو هم نمی شناسم تازه، فقط آهنگ هاشون رو بلدم. :)))
خوشم اومد ازین اطّلاعات. یعنی خوب باعث شد حس خوبی داشته باشم که هنوزم یه سری آدما هستن که رشته شون نشده کل زندگی شون. خیلی دید خوبی بهم داد. حالا بازم اطلاعات داشتی واسمون بنویس، استقبال می کنیم.
بعد اینکه اگه شباهت اسمی نباشه، فکر کنم دورادور می شناسم بابای شایان جان رو. :))
ولی می تونیم سوز به دلت کنیم که یه جمع کثیری تو این وبلاگ با این گروه تازه آشنا شدن و خوب خسته کننده نیست براشون هنوز و کلی کیف می کنن. یوهوووو... سوز به دل.

نارنجی چهارشنبه 20 بهمن 1395 ساعت 20:44

حالا خوبه یه پلی آف صعود کردا
منصوریان چرا پرچم ایران دستش گرفته بود!!!
تلویزیون چرا انقد فاز داد؟؟؟
ولی ژاوی واقعا خیلی گناه داره...

خب چی دستش بگیره حیوونکی؟ پرچم آمریکا؟ :)))
ولی آره دیگه موافقم شورش کردن، کلا حرف عرب ها و آمریکا که می آد وسط تلویزیون هول می شه یکم.

شن های ساحل چهارشنبه 20 بهمن 1395 ساعت 22:30

نشنید بودم خیلی قشنگ بود :)...ممنون معرفی کردی

خوش حالم بالاخره این آهنگ معرفی کردنم یه بار با استقبال نسبتا همگانی خواننده هام رو به رو شد! یس.

فائـــــــزه پنج‌شنبه 21 بهمن 1395 ساعت 11:55

استقلال بی نظیر بود اون شب(البته نسبت به بازی های لیگ امسالش)

نمیدونسم اسمش چابیه
چرا بهش میگن ژاوی پ؟؟!
بابام که میگه جاوید:)))

دال بند هم گوش ندادم تا حالا
ولی دان میکنم
نظرمو میگم:)

من که حوصله نداشتم کل بازی رو ببینم ولی خب به نظرم داری زیادی تعریفش رو می کنی. تیم بی نظیر که بازی ش به پنالتی نمی کشه که. البته با توجه به این که نوشتی نسبت به بازی های لیگ می تونم قبول کنم تا حدی. :))
اسمش چاوی ه. ببین من خودم هم نمی دونستم، تو اول دبیرستان یه رفیق داشتم خیلی دیوونه ی این یارو بود. بعد می گفت خود اسپانیایی ها بهش می گن چاوی (فکر کنم رفته بود یه دوست اسپانیایی پیدا کرده بود مستقیم ازون پرسیده بود...) ولی ما ایرانی ها اشتباه وارد زبان خودمون کردیم اسمش رو و می گیم ژاوی. خلاصه دیگه این قدر به پر و پامون پیچید که منم عادت کردم به چاوی. ولی بین مردم همون ژاوی رو می شنوی دیگه.
کلا حرفش این بود که وقتی اونا می نویسن "x" روی پیرهنشون ما باید "چ" بخونیم نه "ژ"!
بعد حالا اینکه من نوشتم چابی، یه سوتی خیلی وحشتناک از جانب خودمه که الآن تن اون حیوونکی دوستم رو هم تو گور لرزوندم بس که سعی کرد اینا رو یادم بده و هنوز بعد پنج سال سوتی می دم.
راستش چابی وقتی می گیم، منظور همون ژابی آلونسوئه که تو رئال بود... بعد من از همون زمانی که تیم اسپانیا رو شناختم تمایز اسم این دو تا رو یاد نگرفتم. هی قاطی می کنم. در نود و نه درصد موارد هم به جای هم به کار می برم... :))) چابی یا چاوی! مسئله این است...
کلا تشکر که گفتی، درستش کردم.

فائـــــــزه پنج‌شنبه 21 بهمن 1395 ساعت 12:04

وااااااااو عالیههههه عالییییییی
عالییی عالی عالی
دم و بازدمت جیلیز و ویلیز پسر

سوختم خاکسترم را باد برد. :))

Jud پنج‌شنبه 21 بهمن 1395 ساعت 20:37

الان طعم شیرین خیال تو گوشم داره میخونه:)

جود، بعد از اینکه کل کارهاشون رو دانلود کردم، گلوم پیش این یکی بیشتر از همه گیر کرد و خب با اختلاف فاحشی نسبت به بقیه ی ترک ها برام دوست داشتنی ترین شد. نمی دونم شما آهنگ کارتون آناستازیا رو شنیدین یا نه، ولی حس می کنم ریتمش خیییییلی شباهت داره با اون. یعنی هی یاد اون می افتم وقتی دارم اینو گوش می دم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد