Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

حالا شد سی و دو حرف الفبا...

ایزوفاگوس یک عدد دانش آموز یازده ساله ست.

پدر یک عدد پزشک پنجاه و اندی ساله ست.

و این دو بشر حتی با کمک هم نمی تونن حروف الفبا رو پشت سر هم بنویسن.

اینه که  اینجانب کیلگ، مخلص شما هستم، هم اکنون از حرف ظ دسته دار به شاگردانم سرمشق می دهم.

باشد که رستگار شوند...

+آقا دانشگاه ما را می نماید. یعنی واقعا امکانش هست من بیفتم؟!!! هنوز باورم نمی شه. میان ترما هم شاخ در آوردن واسه من. اینجا دیگه کدوم گوریه؟!!! :(

نظرات 2 + ارسال نظر
Bluish پنج‌شنبه 28 آبان 1394 ساعت 20:32 http://bluish.blogsky.com

سلام بر کیلگ!

علیک بر بلو!

آبان داد چهارشنبه 18 آذر 1394 ساعت 10:05

یعنی واقعا امکانش هست من بیفتم؟!
سوالی ک بارها از خودم پرسیدم و الان ب جوابش رسیدم که: آری!
ولی اتفاق خاصی نمیفته! :/ چه بسا بعضی میگویند! الانم نیفتی بالاخره یه بارو تو دوران تحصیلت میفتی!
ولی اگه واسه امتحان تا امتحان هم بخونیم میشه با 10 پاس شد مثلا!

خیلی دارم این افتادنو تجزیه تحلیل میکنم!!! از بس نزدیک میبینمش!!
ولی ب جای تجزیه تحلیل کردنش پا نمیشم برم بخونم!!
:/

من خیلی برام عجیبه که بیفتم. به غیر از چند مورد نمره ی زیر نوزده نداشتم به عمرم!
بعد هی با خودم فکر می کنم خب فوق فوقش می شم پونزده ای چیزی نمی افتم که...
بعد از سر امتحان که میام بیرون می بینم نه گویا انگاری جدی امکانش هست!!!
من هدفم پاس شدن نیست. شاید بخوام انتقالی ای چیزی بگیرم. ولی انگار نمره هام تو همون بازه ی پاس شدن می افته خبر مرگم!:(

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد