Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

بدیهی ترین امتحان ترم من در طی هجده سال زندگیم!

آه!

نمی تونم وصف کنم که چقددددددددددر خوب بود. چقدددددددددددر عالی بود. چقددددددددددددر بی دغدغه بود.


امروز اینجانب، کیلگ، در اوّلین و آخرین امتحان زمین شناسی کل عمرم شرکت نمودم!

و باور نمی کنید که چقدر ایده آل بود این امتحان.

به قدری که لقب ایده آل ترین امتحان رو بهش عطا می کنم.

در واقع اصلا امتحان نبود. بلکه صرفا حربه ی مدرسه مون بود برای بازرسین، که مثلا ما ها امتحان زمین دادیم. :))


آخه چی می تونه از این شیرین تر باشه که وقتی برگه ی سوالا رو بهت می دن از دست راست، برگه ی جواب ها رو هم از دست چپ بهت بدن و بگن: "وارد کن!"


برخلاف همه ی شب های امتحان دیشب خیلی راحت خوابیدم و همش خواب سوال های امتحان و وقت کم آوردن و اینا ندیدم!

برخلاف همه ی 6 صبح های روز امتحان امروز بی دغدغه صبحانه خوردم!

بر خلاف همه ی امتحان ها قبل امتحان دور هم جمع بودیم.

بر خلاف  همه ی امتحان ها هیچ استرسی در محیط مشاهده نمی شد.

بر خلاف همه ی امتحان ها این بار کسی نبود که کتاب رو بگیره تو دستش و دور سالن بچرخه و با خودش تکرار کنه!

برخلاف همه ی امتحان ها بچه ها زود تر از موعد سر جلسه حاضر بودند.

بر خلاف همه ی امتحان ها این بار لازم نبود ناظم بیاد بگه: "ول کل کتاب رو برو سر جلسه! این لحظه های آخر نمی تونی چیزی بخونی. فایده نداره!!"

بر خلاف همه ی امتحان ها کلی بچه ها خندیدن سر جلسه.

بر خلاف همه ی امتحان ها مراقب ها کاری به کارمون نداشتن و باهامون دوست بودن!



در اون اثنا تیکه های دانش آموزان هم کم نبود:


-خب میدادین اینا رو بچه های پایه پر کنن. ما چرا اومدیم مدرسه؟

-اه. بدین سریع تر جوابا رو. خسته شدیم.

-می خواین یه چند تا سوال رو خالی بذاریم که برای بازرس ها طبیعی تر جلوه کنه؟!

-واااااااااااای من استرس دارم.

-می شه جواب سوال 10 رو برامون بخونید؟ نا خوانا نوشته!!!

-اگه جواب ها رو جا به جا وارد کنیم چی میشه استاد؟

-تو اون قدر دست و پا چلفتی هستی که بعید می دونم وقتی جواب ها رم بهت بدن بتونی نمره بگیری شاشا!

-من دستم کنده! می شه وقتش رو زیاد کنین؟

-چرا برگه ها تونو نمیدین؟

-آخه می خوایم چک کنیم.

-اجازه؟ اون نمودار لایه های رسوبی رو با خط کش بکشیم یا با دست هم قبوله؟!



در اون میان خرخونی هم مشاهده شد که می گفت:

-بابا جواب سوال  12 غلطه! غلطه! مطمئنّم... حالا من چیزی رو که بلدم بنویسم یا اینی که بهمون دادین؟

 و همین خرخون برامون کشف کرد که جواب سوال 11 و 12 جا به جا نوشته شده و از اون طریق به بچه ها اعلام شد که سوال 11 رو تو 12 و سوال 12 رو تو 11 وارد کنن!


حتی مراقب فرمود: بچه ها جواب سوال 10 عوض شده. بنویسین :...

داریم از این شیرین تر که مراقب بیاد بگه چی بنویسیم؟!

تازه بعدش هم رای گیری کرد که سوال 8 جاخالی به نظرتون "تاکل" هست یا "تالک" ؟!


ور در این میان من داشتم از خنده و شوق ریسه می رفتم!

با بغل دستیم رسیدیم به سوال هشت، مورد ت.

سوالی که در کمال بد خطی جوابش هر چیزی می تونست خونده شه.


بغل دستی فرمود: " کاری نداره که! ببین این جوری بنویسش!"

-آخه من چه جوری چیزی رو که نمی تونم بخونم بنویسم؟

-ببین: اول یه "ک" و یه "ر". بعدشم سه چهار تا دندونه بده و چند تایی نقطه بالاش بذار. تهشم یه جوری بیار پایین که هم شبیه "ر" باشه و هم شبیه "ل".

-خب حالا خودت می تونی اینی که نوشتی رو بخونی؟

-کرنبتیرل!!!


و تهش فهمیدیم که کلمه ی مذکور کربنیفر بوده!


یعنی اگه آقای بازرس بیاد ببینه این کلمه رو هر کس بنا به برداشت خودش یه چیزی نوشته شک نمی کنه واقعا!؟


در یکی دیگه از سوال ها هم:

-چی نوشته؟

-کوری مگه؟ نوشته "سطح لایه ی بندری"...

-ولی آخه این به جمله ش نمی خوره ک! فهمیدم! "سطح لایه بندی" هست!

 و دو باره هر دو  :))))))))))))) می شیم.


و جالب ترین نکته! همه این امتحان رو 20 می گیرن! بدون تقلب.


تا آخر عمرم خاطره ای عالی خواهم داشت از درسی به اسم زمین شناسی!



نظرات 4 + ارسال نظر
مهسا یکشنبه 20 اردیبهشت 1394 ساعت 10:43

چقدر عالی!
من 4 شنبه امتحان دارم!
و معلممونم دل پری ازمون داره و کاملا مشهوده که سوالات المپیاد زمین شناسیو واسمون رو میکنه!
منم حوصله خوندن همچین کتابیو ندارم و روی فصلای آخر سرمایه گذاری مردم
ایول به ول دبیرتون!
و در اخر کوفتتون شه

ما حتی دبیر هم نداشتیم! :))
همه چی کاملا سوری و عالی.
واقعا من خودم تو گلوم گیر کرده بس که کیف کردیم سر این امتحان!

مهسا یکشنبه 20 اردیبهشت 1394 ساعت 11:14

خب جا داره بگم نره پایین اپه رف تو روده ات گیر کنه!

:))))))
حالا کو تا بره پایین!

mehr یکشنبه 20 اردیبهشت 1394 ساعت 12:28 http://acetaminophen2.blogsky.com

وقتی خط اول رو خوندم از تعجب چشام داشت در می اومد ک اخه مگه میشه کسی زمین دوس داشته باشهو در اخر اینکه کوفتتون بشهرشته ی تجربی رو دوس داری؟

:)))
من با علمی به جز درس های حفظی بی محتوا مشکل چندانی ندارم. صرفا از دینی و تاریخ و اینا تنفر ذاتی دارم. اونم اگه زورمون نمی کردن که حفظ کنیم می تونست زیبا جلوه کنه برام.
در نتیجه با زیست هم مشکلی ندارم. علم قشنگیه!
زمین هم که اصلا نمی دونم چیه و تنها تجربه م از درسی به نام زمین شناسی همین امتحانی بود که دادیم.
ولی چرا دروغ؟
با کسایی که تجربی خوندن حال نمی کنم. به غیر از چند نفر خاص اکثرشون برام چندش آفرین بودن.
در ضمن. مغزم خیلی بیشتر با ریاضی و فیزیک حال می کنه. در واقع استعدادی واسه ی رشته ی تجربی ندارم این طور که بهم ثابت شده.

فینگیل یکشنبه 20 اردیبهشت 1394 ساعت 23:43

آه کیلگ جان سلام
بله بله بلاخره آشنا شدیم .
من با خوندن این پستت دچار بهجت روحی شدم اصلن .

فرض کن دیگه ما چه قدر دچار شدیم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد