Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

چه کسی شوت است؟!

بدیهتا من، حقیقتا من، جدا من!

چند لحظه پیش بزرگ ترین کشف سال کنکورم رو به عمل آوردم!!!

.

.

.

زبان فارسی سال دوم دبیرستان تو کنکور نمی آد.


امروز بیست و سوم فروردین! دقیقا ن دقیقا دو ماه تا کنکور تجربی وقت داریم و من ِ ابله الان این رو فهمیدم!!!

بله، شوتِ عالم.


+خدا رو شکر هنوز شروعش نکرده بودم. یِس! :))

نظرات 3 + ارسال نظر
فائـــــــزه شنبه 30 بهمن 1395 ساعت 01:32

خب اون موقع که زبان فارسیتو شروع نکرده بودی هنوز...بقیه درسات در چه حالی بودن؟؟!!!

با شوت عالم موافقم
طبق این پست البته
الانتو نمیدونم دیگه!:|

:)))) عخی این خاطرهه! :)))
آقا من خیلی بیش از حد دقیقه نودی ام. یعنی تو سال کنکورم هم همین بودم. مسخره نفرمایید لطفا. عادیست این حالت.
اون موقع اصلا عمومی نمی خوندم. :))) واسه عربی و ادبیات که هیچ غلطی نکردم رسما، چون نمی دونم استعدادش تو وجودم نهفته بود و خب همیشه شصت هفتاد می زدم کارم راه می افتاد. دینی رو هم که نمی فهمیدم کلا هی منفی می زدم پشت بند هم حالم هم ازش به هم می خورد نمی خوندمش (یعنی هی می خوندم با انزجار و فحش می دادم و بعدش جواب نمی داد لعنتی) . زبانم هم که خود به خود شاخ بود. دیگه خلاصه این از وضع عمومی هام بود.
اختصاصی ها هم که هی مثل بز زیست می خوندم باز می رفتم چهل پنجاه درصد می زدم. فیزیک و شیمی هم با کلاس پیش می رفتم. که البته فیزیکمون شاخ بود معلمش ولی شیمی مون گند بود و اشتباه کردم که با کلاس جلو رفتم چون دقیقا یادمه تو همون زمانی که پرسیدی هیچ چی شیمی یادم نمونده بود و گند زد به درصد شیمی کنکورم. ریاضی رو هم یه چیزی گند تر از اختصاصی ها... فکر می کردم مثلا خیلی شاخم چون رشته ی دیپلمم ریاضی فیزیک بوده. که خب همین نخوندن گند زد به درصد ریاضی کنکورم و اصلا شاخ نشد و معمولی ترین بود.
خلاصه اینکه من کنکور ندادم. صرفا المپیاد زیست و فیزیک دادم اون سال بس که این دو تا رو خوندم.

الآنم هم که یه چیزی افتضاح تر از اون موقع ام. ولی اون قدر ها خراب نمی شه نتیجه. کلا یه بار هم نبوده شب امتحان با خیال راحت کپه ی مرگم رو بذارم بگم خوبه یه دور خوندم. بعد درس هایی مثل آناتومی رو ملّت ده دوره می کنن می آن سر جلسه ی امتحان من هنوزم با همون یه دور خودم اونم به زووووور می رم با اقتدار باهاشون رقابت می کنم. بله. :{

فائــــــــزه شنبه 30 بهمن 1395 ساعت 19:19

نه مسخره چرا...خودمم دست کمی از تو ندارم:))
اره عادیه و برا روانیا عادت
صرفا یه شوخی بود ناراحت نشو:)

بله و بلا:))
ولی درستشم همینه ها
من اگه یه درسی رو تموم کنم وقتم داشته باشم برا بار دوم نمیخونم دیگه...ذهنم زجر میکشه:|
البته تا حالا پیش نیومده یه درسی رو تموم کنم وقتم داشته باشم!

وای چقد باحاله وقتی هی فکر می کنید من ناراحت شدم ولی خودم اصلا به کفشم نبوده. :)) کلی واسم پیش اومده تو اینجا و همه ش به خاطر اینه که لحن صدام رو نمی تونم به نوشته ها اضافه کنم که بفهمید آن چنان هم جدی نیست!
آقا من با این حرفا ناراحت نمی شم. :)))
خوب من واقعا چون برام پیش نیومده نمی تونم نظر بدم که بعدش چی کار می کنم. :)))) یه بار بود واسه ی زیست تغییر رشته فقط. یه شش هفت دوری خوندمش تا امتحان. به غیر از اون خاطره ی دیگه ای ندارم ولی اگه پیش بیاد حس می کنم سرم رو می ذارم یه شب شیرین امتحان رو می خوابم. آه...

فائــــــــزه یکشنبه 1 اسفند 1395 ساعت 01:30

:)))))
این اخلاقت مثل خودمه:))
نه اخه خیلیا ناراحت میشن
بعد بعضیاشون که رک بودن برگشتن بهم گفتن بی شخصیت
ولی من به قول خودت به کفشمم نیست:))
خوشحالم ناراحت نمیشی:)))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد