Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Indentation

می شه بهش گفت وسواس!

وقتی میبینی پست هات ایندنت ندارن...

با خودت می گی : لعنت!

بر می گردی همه رو از اوّل ایندنت می کنی!

چرا؟

خودتم نمی دونی!

صرفا یه حسّه که میگه : تو باید پاراگراف هات رو ایندنت کنی کیلگارا! اجبار×


   +پ.ن: ولی خداییش این پست دیگه ایندنت نداره!

   +پ.ن دوم: وقتی همین الان متوجه می شه پی نوشت هات هم یک شکل نیستن... بر می گردی قبل همشون یه به علاوه (از اینا +) به رنگ  آبی می ذاری! وسواس طور!

نظرات 2 + ارسال نظر
فائـــــــزه چهارشنبه 29 دی 1395 ساعت 19:15

منم وسواس طور رفتم پ ن های پست های قبلی رو چک کردم
و همینطوری وسواس طور متوجه شدم که آبیه + پی نوشته پست اول از بقیه کم رنگ تره!
دیوونگی

وااای مرسی که گذشته هام رو داری برام دوره می کنی. :)))
اوّل ها که بلاگ زده بودم خیلی حساس بودم قبل پی نوشت هام به علاوه بذارم. کم کم از سرم افتاد چون دوست داشتم واسه دلم بنویسم و وسواس م رو حداقل اینجا گذاشتم کنار یا سعی کردم بذارم تا حدی...
ولی خودم هم همون موقع که می ذاشتم ازینا رنگاش رو چک می کردم، یعنی دقیقا می دونم و یادمه که مثلا آبی هاش از طیف های مختلف می شد ولی هر چی می کردم درست نمی شد و نمی تونستم تشخیص بدم کدوم آبی رو باید دوباره انتخاب کنم. از همون اوّلش ماهی قرمز بودم. :))
خدا رو شکر از سرم افتاده وگرنه تا الآن روانی شده بودم انصافا.

مرد پاییزی شنبه 13 خرداد 1396 ساعت 22:40 http://mylifewithoutyou.blogsky.com/

چون کامنتات تأییدی نبودن و نمیشد برات کامنت خصوصی گذاشت، گشتم یه پستی پیدا کنم که کمتر بهش سر بزنن.

دلیل اینکه بعد از تغییر وبلاگام به شما آدرس ندادم، این بود که نمیدونستم شما وبلاگ منو میخونی و پیگیر هستی.
به هر حال این بار اولین نفری هستی که آدرس جدید منو داره فعلا بین خودمون بمونه شاید بعدا برگشتم بلاگ اسکای یا شایدم همینجا ادامه دادم، هنوز نمیدونم

http://youvinci.blog.ir/

آقا اصلا در جریان نیستم چه حرکتی رو قالبم زدم که کامنت خصوصی ش غیر فعال شده. نمی دونم چه جوری هم باید درستش کنم. یه بار یکی از دوستان گفت تو که اینقدر دیر تایید می کنی بذار رو تایید خودکار، منم اومدم این کار رو کنم هم زمان با این حرکت امکان کامنت خصوصی هم پرید و هیچ ایده ای ندارم چرا و دیگه حوصله هم نداشتم برم دنبالش. چون خوب قبلا کامنت خصوصی می فرستادن و امکان پذیر بود ولی فکر کنم از اون زمان به بعد قاطی پاتی شد.
باز خوبه اون بالا گوشه موشه ها یه گزینه ی تماس با من داره. می تونستی از اونم استفاده کنی. اون کار می کنه.
و اینکه من گله مند نبودم سر این قضیه، صرفا جمله ی خبری نوشته بودم که بدونی اون جا ها هم دنبالت می کردم. :)) تقصیر خودمه، چون آره دیگه خیلی وقت ها پیش می آد مدّت ها وبلاگی رو دنبال می کنم ولی حرفی ندارم به نویسنده ش بزنم که حداقل از حضورم مطلع بشه دیگه کامنت اسپم هم که بلد نیستم بدم زیاد. :))) واسه همین کم حرفی و بی نظر بودن و پلیس مخفی در آوردن هام خیلی پیش می آد که از قلم بیفتم. بهش عادت کردم دیگه. :))
هرچند به عنوان یه بلاگر تازه کار خودم سعی می کنم همیشه اینو در نظر بگیرم که خواننده های خاموش هم می تونم داشته باشم.

و الآن خیلی بسیار بسیار مفتخرم برای این شانسی که در کامنت پنجمین پست در بلاگم رو زده. :))) مرسی. حس می کنم یه تروریستم که زود تر از همه از نقشه ی عملیات انتحاری با خبر شده.
راستی اسمش خیلی خفنه.
تعطیلات خوش بگذره یووینچی. :)) بی صبرانه انتظار می کشیم برای خوندن پست های جدیدت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد