Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

کنوانسیون

اصن دریا اینا رو ولش،

زیر هیجده حرف بزن ظریف.

واسه منه عامی حرف بزن. من حقشو دارم که بتونم بفهمم چه جور می خوای بپیچونی.


تو به من بگو کنوانسیون یعنی چی؟!!!

به قول شیر فرهاد، ها ای کنوانسیون که وَگفتی، ها ای یعنی چَه؟

این کلمه رو ازت بگیرن،

بازم بلدی اینجوری دفاع کنی؟



این تن بمیره، اگه بخوای کلمه های با کلاس لاکچری ای رو که تازه یاد گرفتی هی پشت هم زرت زرت تکرار کنی،

منم چشامو می بندم،

 پشت هر کنوانسیونی که می گی، تکرار می کنم:

سفسطه!


- کنوانسیون!

- سفسطه!

- کنوانسیون!

- سفسطه!

- کنوانسیون!

- سفسطه!

...


* منم تازه سفسطه رو یاد گرفتم آخه.


پ.ن. جدا هنوزم نمی دونم کنوانسیون یعنی چی. بلد بودید لطف کنید این جاهل رو از جهل برهانید. قضیه تو مایه های آنکس که نداند و بداند که ندانده.


پ.ن تر. خب دیگه واقعا رسما نمی فهمم. 

رفتم که خاموشش کنم جاش بشینم یکم رویال بازی کنم، کتابی روزنامه ای بخونم اقلا عمرم هدر نرفته باشه.

خداوندگارا این خنگی رو از ما نگیر. 

حداقل می گیم خدادادی خنگ بودیم نفهمیدیم مملکت چه جور به باد رفت. 

البته این حقیقت هم هست که تو وقتی خنگ باشی، اصلا نمی فهمی که مملکت به باد رفته که بخوای خط بالا رو بگی.

ای کاش به عنوان نماینده ی خنگ ها می شد به سبک خودم ازش مصاحبه بگیرم.

این جوجویی که کنارشه، به جای مصاحبه داره گل به خودی می زنه. 

نظرات 5 + ارسال نظر
آیدا چهارشنبه 24 مرداد 1397 ساعت 23:35

https://fa.m.wikipedia.org/wiki/کنوانسیون

حوصله داری این اخبار رو دنبال میکنیاا.تو این کشور باید بیخیال بود وگرنه افسردگی میگیری.

نمی شه بخونی خودت بهم به زبون خودمونی بگی؟
به زبون زیر چار سال ها.
یعنی تا این حد مغز دارم الآن.

مطمئنم این مصاحبه ها رو قصدی می ندازن شب، مردم قند خونشون پایین باشه چیزی نفهمن که چی می شه.

پ.ن. خوندم و فهمیدم. تقریبا همون قرارداد حقوقیه. :)))

شن های ساحل چهارشنبه 24 مرداد 1397 ساعت 23:49

قرارداد ترکمن چای قرارداد توتون و تنباکو قرارداد گلستان تاریخ همیشه تکرار میشه توی ایران بیشتر تکرار میشه

چقدرررر
این جمله خوب بود!

از خودت نوشتی یا جایی دیده بودی؟

"تاریخ همیشه تکرار می شه، تو ایران بیشتر تکرار می شه."
"اون تیکه ی گندشم تکرار می شه."
"تاریخ باستانش افتاده بیرون حلقه ی فور، از قاجار به بعدش ولی، داخل یه حلقه ی بی نهایته!"

"یه زمانی ما رقیب قاجار ها می شیم تو تاریخ."

خیلی شبیه جمله جورج اوروله:
"همه ی حیوانات برابرند، اما برخی برابر ترند."

خب دیگه تولید محتوا کردم، یکی بیاد اینا رو جمع کنه ببره کتاب کنه.

آیدا پنج‌شنبه 25 مرداد 1397 ساعت 00:03

تو بخون همون رو اسون نوشته:-/

آه، باشه اینم از معلم،
خودم می رم می خونم.

Shayan پنج‌شنبه 25 مرداد 1397 ساعت 00:07 http://florentino.blogsky.com

دیدی میگن مردم عهد قاجار چه پخمه بودن و چه طور بودن و فلان بودن که گذاشتن ترکمانچای بسته شه؟
ما از اونا پخمه تریم..اونا روزنامه هم نداشتن و دیر میفهمیدن اونم چیزی که بهشون میگفتن میفهمیدن. ما اصل ماجرا رو بهمون میگن و به هیچ جامون نیست.
البته نباید هم به هیچ جاییمون باشه. از خزر یه ساحلش واسه ما میمونه قاعدتا..نفت و گازش و حق کشتیرانیش چه دخلی به ما داره؟...اگه بخوان دل واسه این مسائل بسوزونن و به فکر آینده ای باشن واسه آقا زاده های خودشونه..حالام که نمیسوزونن به درک..مگه قراره بیاد سر سفره ما؟..همون ساحلش کفایت میکنه واسه ما..
دل آدم میسوزه این میگه..ولی خب حقیقته

دقیقا! قاجاری ها...
اونا اصن در مقایسه با ما، هیچی نداشتن.
خیلیه تو هزاره ی سوم جهان این بلاها دوباره سرت بیاد.
تو عصر تکنولوژی. اینقد خنده داره که آدم باورش نمی شه واقعی باشه.

شن های ساحل پنج‌شنبه 25 مرداد 1397 ساعت 00:27

جمله خودم بود خخخخ عکس العملت بامزه بود

"بامزه" بود؟! :-"
اکی بامزه بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد