Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

و قسم... _ ۲

به تنهایی تمام سعید های دنیا.


که تلفن دستشان می گیرند و زنگ می زنند به رندوم ترین آدم دنیا که هی یارو سلام، بیا حرف بزنیم تنهام دلم گرفته.

می دانی عصر تکنولوژی ست، و آدمی که  در این عصر در این حد پولش را دارد که به جای سوپر گروه های تلگرام، ایزوفاگوس را پشت گوشی به حرف می گیرد، احتمالا دارد راستش را می گوید، فقط دلش گرفته. پدوفیل ها که دیگر فکر نمی کنم مکانیسمشان این شکلی تلفنی باشد.

یک بار دیگر هم چنین پستی گذاشته بودم، نه؟

دلم می خواست در دنیایی زندگی کنم که جواب "سلام. تنهام. بیا حرف بزنیم. دلم گرفته." های غریبه ها، " سلام. بگو. می شنوم." ها می بود. 

یک ایده دارم از این قضیه، شاید اگر دنیا بر مداری که اراده می کنم چرخید، توانستم و عملی اش کردم.

مثلا اگر هنوز همه آدم های هفت ساله بودیم، باز هم همین جور بود؟ این قدر خشک و سنگی؟ پس شما روز اول چه شکلی دوست پیدا کردید؟

این ها  نه غریبه اند، و نه مزاحم، 

چون تهش سعید معذرت خواهی کرد و گفت: "ببخشید، دیگر تماس نمی گیرم."

و نگرفت.

چون اگر می گرفت، گیر من می افتاد.



و قسم... _ ۱

به تمام زمان هایی که آمدیم مدیای دستگاه را کم و زیاد کنیم، به جایش رینگ تون کم و زیاد شد.