Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

عدم ثبات

ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات، ثبات، عدم ثبات...


- "عدم ثبات."


.:. آخه ببین خل مشنگ، من می تونستم کاریت نداشته باشم هر گهی که می خوای بزنی به زندگی ت. اصن اینقدر این شاخه اون شاخه کنی که جونت در بره. به من چه زندگی من که نیست! ولی وقتی با عقاید آفتاب پرست گونه ت داری هر لحظه می رینی به زندگی من، یه دیقه رفیق دست تو گردنم می شی یه دیقه بعد باید گارد بگیرم که خنجرم نزنی، یه دیقه منو می ندازی تو گروه دوست ها، یه دیقه بعد پاک می کنی می ندازی تو دشمن  قسم خورده ها، دوباره دو روز بعد تو دوست ها، یه ماه بعد تو دشمن ها، خب اینجا ورق عوض می شه. 

این حال منو به هم می زنه.

دگرگونم می کنه.


چقد سخته؟ واسه یه آدم چقد سخته که حداقل پای کلامی که تو دهنش منعقد می شه تو بگو شده واس یه هفته وایسه و حداقل یه زوری بزنه واسه ثبات ذهنی ش وقتی داره با اختیار تام تو زندگی بقیه دخالت می کنه؟

حالم به هم می خوره از تزلزل. از روی حرف نموندن. از اینکه فکر کنی بذا تا داغه، حرفشو بزنم حالا عملش با خدا! :))) فقط حالم به هم می خوره. 


هر تزلزلی. تو بگو حتّی در این حد ک تو اعلام کنی من الآن می رم لیوان آب رو از روی اُپن برمی دارم و سر می کشم، ولی عملیش نکنی. خب د نگو! تشنه ت نیس، نگو می رم آب بخورم! اگه تشنته هم فرمونو بگیر تا تهش بگیر برو اونقدر که به لیوان آب روی اپن برسی. 

 

می گی می کنم د جنمش رو داشته باش قشنگ تا ته بکن. می گی نمی کنم، جربزه داشته باش رو نکردنت بمون و جا نزن. این چه فازیه؟ رو مرز بین بکن نکن وایستاده، یه روز هوس می کنه پاشو بذاره این ور خط، یه روز هوس می کنه پاشو بذاره اون ور خط. ریدم به کل هیکلت.


حکایت همون خفّاشه س، می ره به عقاب می گه آقا من پرنده ام ها، هوامو داشته باشی. دو دیقه بعد می ره به شیر می گه من پستاندارم، قربونت حواست بهم باشه. 


خفّاش ها گم شن گم شن گم شن تا منم  یه ذرّه بتونم زندگی مو بکنم. تزم می ده تازه. نظریه هم می ده. جمع کن کاسه کوزتو بابا. مُفتی.


- "عدم ثبات."