Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

Everything but Nothing

#خب عنوان با آدم حرف می زنه دیگه#

کلّه مکعبی ریز شده اپیزود تو

و امسال واسه من یکی سال احیا و تیک زدن دفترچه یادداشت هاست.

والا تیک بزنی سریع تر راحت شی فقط.

آقا من هرچند وقت یه بار که به هم می ریزم و حس می کنم که چه قدر داغونه وضع و نیاز دارم زمان برگردان داشته باشم تا بتونم تو این دنیا زندگی کنم (چون همیشه وقت کم می آد)، می رم یه نوت می نویسم و همه ی کارهای عقب مونده ای که دارم رو می نویسم توش. کارایی که دوست دارم انجام بدم وقت نیست، کارایی که بایدتا یه زمانی انجام بدم ولی حسش نیست، کارایی که حس می کنم انجام دادنشون مستحبه تو مسیر زندگیم و ...

بلافاصله با همین نوشتنه خوب می شم و بعد می تونم دونه دونه لیستم رو نگاه کنم و وقت بذارم پای هر موردش. درسته هیچ وقت نمی رسم کامل تمومش کنم و خیلی وقتا لیسته یه بار مصرفه و اصلا برنمی گردم روش حتّی و فقط کاربرد روانی داره برام، ولی همین که می بینم همه چی رو نوشتم و چیزی از قلم نمی افته حالم رو خوب می کنه.

تو این لیستا همه چی رو می نویسم.

مثلا اینکه باید به فلان دوستم سر ازدواج کردنش زنگ بزنم (!! - هنوزم نکردم و احتمالا نمی کنم-) یا اینکه باید برم حموم (!! - خنده داره ولی بوده که دوستتون کپک زده و یادش نبوده باید بره حموم) یا اینکه باید آخر هفته م رو با ژ بگذرونم و بهش بیشتر اهمیت بدم چون اخیرا بهش کم محبتی کردم (!! دقیقا بخوام بگم تو لیستم می نویسم "بغل کردن ژ") و چیزای خیلی روتین تر (خوندن فلان جزوه، دانلود کردن فلان فیلم، رفتن به فلان قرار، اتو کردن فلان لباس) و نوشتن فلان ایده ی فلان پست روی وبلاگ حتّی.

خلاصه آره من خودم بخوام بگم اصلا آدمیزاد مرتبی نیستم و حجم شلختگی م خودم رو آزار می ده ولی این مرضی که بالا عرض کردم رو دارم که خودش نشان از نظم و ترتیب داره و خودمم نمی فهمم دردم چیه واقعا.


عرض شود که بگذریم، دیشب داشتم دنبال یکی از نوشته های قدیمی می گشتم، و خیلی رفتم پایین تو نوت ها. هر چند نوت یک بار ازین این لیستای مریضانه داشتم. که باید چی کارا بکنم.

بعد رفتم پایین و پایین تر...چند تا از  این لیستای قدیمی رو باز کردم.

و می دونی چیه؟ کیف کردم!

خیلی از لیستام بود که کاملا انجام شده بود.

همیشه فکر می کردم کارهام رو انجام نمی دم و از دستم در می ره. ولی الآن می بینم مثلا لیست دو سال پیش یا حتی شیش ماه پیشم رو تمام و کمال انجام دادم. تمام دغدغه هایی که دو سال پیش داشتم رو، تک تک روش فکر کردم و با دلیل به مرحله ی پایان رسوندم و مهر ختام زدم سر پروژه ش. و هل یس این شدیدا سرحالم می آره.


البته اینو بگم، عضو لاینفک لیستام "مرتب کردن اتاق" هست که هیچ وقت انجام نمی شه و تیک نخورده می مونه. خیلی زور می زنم ها، ولی خیلی سخته و شدیدا متنفرم ازش. اگه ده ساعت وقت بذارم تو دو دقیقه دوباره می شه شکل قبلش. همیشه روز های آخر شهریور فوبیاش می آد سراغم که تابستون تموم شد و توی بی همه چیز اتاق رو مرتب نکردی هنوز.

دقیقا شب سی و یکم شهریور اگه من رو ببنید، مثل یه موجود برق گرفته و زامبی وار دارم توی اتاق تردد می کنم درحالی که کف پاهام چسب چسبیده و لای موهام خورده های خوراکی گیر کرده و دستام مثل کوزت سیاه شده بس که چیز میز جا به جا کردم و کل اتاق بوی مایع شوینده گرفته چون همیشه پاهام می خوره بهش و می ریزه رو فرش. از اون ور بین روزنامه ها تردد می کنم و با هر قدمی که می زنم صدای خش خش می آد... ناگاه برج کتابی که درست می کنم کج تر از پیزا می شه و نهایتا واژگون می شه... و بعد خودم دارم بین این همه شلوغی ها و حتّی جنازه ی سوسک های اتاق و پوست های تریدنت، با دقیق ترین روش ممکن پوست شکلات هایی که کالکت کردم رو می چسبونم تو دفترم! (آره این مریضی رو هم دارم، اگه نگفته بودم. پوست شکلات هایی که دوست دارم رو جمع می کنم انگار که جایزه س!!!)


خلاصه بگم که به رسم این اخلاق خوب لیست مرگ واری که بنا نهادم، امسال می خوام یه سری پستام رو زنده کنم. زنده کردن و ادامه دادن این پستایی که مدّت ها توی لیستام بودن ولی گشادی کردم و ول شده. هیچ ایده ای ندارم تا چه حد گند می زنم به دوران گوگولی بودن وبلاگم، ولی تصمیمه دیگه.


مثل اینجا. پست دویست و نود و نهم. سری اولش بود. کله مکعبی ریز شده.

هش تگ ش رو خواستید: #کلّه مکعّبی ریز ریز

این الآن پست هزار و دویست و یازدهم هست وبالاخره می شه اپیزود دوم. خوبه جای شکرش باقیه حداقل هزار تا پست طول نکشید از هدف گذاری تا عملی شدن.

فردا صبح ادامه ی همین پست، یه ترفند به درد بخور می نویسم که امروز خیلی به خودم کمک کرد. الآن می خوام برم کبری یازده ببینم.

-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-


اپیزود دوم:

حل مشکل پیغام ارور "api-ms-crt-runtime-l1-1-0.dll missing" در هنگام اجرای برخی برنامه ها.




شرح مشکل: ازین قراره که شما یه نرم افزار جدید نصب می کنید و با همچین پیغامی مواجه می شید و نرم افزار اجرا نمی شه.

اصلش اینه که من مشکل های خودمو اینجا می نویسم و در گیرش بودم و واسه همین می نویسم که کس دیگه ای گیر کرد شاید بتونم کمکش کرده باشم.


خب اینو بگم من واقعا خودم باورم نمی شد! چیو؟

یک. اینکه واقعا بشه پیغام ارور های این شکلی رو با یه روشی درست کرد.

دو. اینکه اینقدر راحت باشه درست کردنش.

سه. اینکه ما ایرانی ها به عنوان یه کشور همواره تحریم، بتونیم از سایت اصلی ماکروسافت چیز خاصی دانلود کنیم و کارمون باهاش راه بیفته.


استادی داشتیم عشق (سس خرسی)، می گفت که هیشکی به حرف کامپیوتر ها گوش نمی ده. بد بخت خودش داره پیغام می ده که مشکلش چیه ولی تنها چیزی که کاربر ها می بینن ضربدرکنار صفحه  ی  اروره. فقط بلدن اکی اکی و ضربدر ضربدر بزنن تا پیغام ها از جلو چشماشون بره. می گفت ما باور کردیم که قرار نیست این مشکل ها درست بشن و تمام مدت با هر پیغامی می گیریم ذهنمون می ره سمت اینکه الآن وقت عوض کردن ویندوزه. بلدیم صورت مساله رو پاک کنیم فقط.

عرض شود که راست می گفت.


طی تحقیقاتی که داشتم، مشکل این پیغام یه چیزه. یه برنامه هست "ویژوال سی پلاس پلاس" که خیلی از نرم افزار ها با این برنامه نویسی شدن و برای اینکه توسط کامپیوتر دیگه ای خونده بشن، نیاز به وجود این برنامه روی کامپیوترتون دارن.

حالا این برنامه ای گفتم، بای دیفالت روی ویندوز نصبه چون مثل زبان مادر نرمافزارهاست، ولی تو یه سری از سیستم های قدیمی (مثل مال من) ورژنش قدیمیه یا اینکه واقعا فایل  "api-ms-crt-runtime-l1-1-0.dll "ش در اثر فلان عملیات از بین رفته.


در این موارد شما اول یه چک آپ انجام می دید تو این مسیر:

start ----> control panel ----> programs and features

 

و تو لیست برنامه های نصبی تون دنبال برنامه ی "Microsoft Visual C++ Redistributable for Visual Studio 2015" می گردید.

دقت کنید امکان داره ورژن های پایین ترش رو هم داشته باشید (2013 یا 2010 حتی)، کامپیوترتون خودش آخرین ورژن ها رو می گیره اتوماتیک براتون. مگه اینکه آپدیت ویندوزتون قطع باشه. ( که البته واسه ما ایرانی ها، اکثرا آپدیت هامون همه قطع هست برای اینکه ویندوزهامون اوریجینال نیست و اگه آپدیت بگیریم می فهمن لایسنس نداریم.)

ولی مهم اینه که حتما دنبال آخرین نسخه بگردید. (چون نرم افزار ها با آخرین نسخه کد نویسی می شن و آخرین نسخه هم تا اینجا 2015 هست.)

از این جا دو شاخه می شه.



# یا شما خوش شانسید ورژن 2015 رو دارید. اگه داریدش فقط کافیه روش کلیک کنید و از بین گزینه های بالای برنامه ها (organize/ uninstall/ change) گزینه ی چنج رو انتخاب کنید و بعدش رو بسپارید به کامپیوتر تا خودش فایل لازم رو نوسازی کنه. (باید به اینترنت وصل باشید.)


# یا اینکه شما کلا ندارید و ورژنتون پایین تره. باید برید ورژن 2015 رو از خود ماکروسافت دانلود کنید. و بهتون بگم:

1) مجانیه!

2) فیلتر نیست!

3)کم حجمه!


می رید اینجا (تو سایت ماکروسافت). زبان انگلیسی رو انتخاب می کنید و رو تکمه ی دانلود کلیک می کنید. دو تا فایل می آد که باید انتخاب کنید کدومش رو می خواهید دانلود کنید. (یکی از این دو تا به درد کامپیوترتون می خوره فقط.)


ته یکی ش نوشته 86x (که مال ویندوزای سی و دو بیتی هست.)

ته اون یکی ش نوشته 64x (که مال ویندوزای شصت و چهار بیتی هست.)



اگه نمی دونید 64 بیتی هستید یا 32 بیتی، کافیه برید :

my computer ----> system properties ----> system tab ----> system type

و اینجا براتون نوشته کدومشید.

و خلاصه فایل مربوطه رو دانلود می کنید (سیزده مگه ولی خیلی طول می کشه لعنتی (واسه من شد نیم ساعت)  چون از خود سایت ماکروسافته و دوره لابد صداشون دیر می آد :دی) و بعد از دانلود یه دور اجرا می کنید و نصب می شه.


و بعد با خیال راحت نرم افزارتون رو باز می کنید و از شر اون پیام مزخرف راحت شدید.


با تشکر از سایت درایور ایزی (اینجا) که مقاله ش رو گذاشته بود و من سعی کردم خلاصه ش کنم به زبان فارسی برگردونم و عکسا رو هم ازونجا کش رفتم.